اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضی

نویسه گردانی: ḌY
ضی . [ ض َی ی ] (ع مص ) ضوی . فراهم آمدن . || جای گرفتن و پناه بردن بکسی . || درآمدن در شب . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ذی بال . (ع ص مرکب ) رجوع به ذوبال شود.
مجموعه‌های زیست شناختی‌ زمین هستند که بر پایه پوشش گیاهی اصلی‌، آب و هوا، موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌‌های دیگر دسته بندی میشوند. عامل های زیست‌پیرامون ف...
آدی ذَیَ (اوستایی) دیدن، نگریستن، مشاهده ـ تماشا کردن
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مأموری است که بموجب حکم وزارت امور اقتصادی و دارائی از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت به منظور اعمال نظارت و تأمین هماهنگی لازم در اجرای مقررات مالی و ...
دارای صلاحیت
ذی نفوذ. ( ذی + نفوذ ) صاحب نفوذ، دارای تأثیر، قدرتمند.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گونه گونی میان اَندامگان‌های زنده از همه منبع‌ها شامل اکوسیستم‌های خشکی، دریایی و آبی دیگر و پیچیدگی‌‌های بوم شناسانه ای که این اَندامگان‌ها خود بخشی ...
ویروس
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۰ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.