گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طبعی نویسه گردانی: ṬBʽY طبعی . [طَ ] (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی است . وی در قرن دهم هجری میزیسته و به اشتب زاده شهرت داشته . از اوست :عارضک شوقیله یا قدم سینه م اوزره تازه داغ سینه ده شاه خیالک قوروی بر گلگون اوتاغ .(قاموس الاعلام ترکی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی طبعی طبعی . [ طَ ] (ص نسبی ) جبلی . صاحب غیاث اللغات گوید: طبعی منسوب به طبیعت است ، چرا که حرف ثالث اگر با باشد در حالت نسبت حذف کنند، چنانچ... طبعی طبعی . [ طَ ] (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی است . وی در قرن دهم هجری میزیسته و از دانشمندان عصر خود و تلامذه ٔ ابوالسعود افندی بود. بعدها حیثیت ... طبعی طبعی . [ طَ ] (اِخ ) اصفهانی . تخلص یکی ازشعرای ایران است ، نامش عبداﷲ وی از اهالی اصفهان بود، در اوایل عبدی و بعد طبعی تخلص میکرد. از اوس... طبعی طبعی . [ طَ ] (اِخ ) سمنانی . یکی از شعرای ایران و از اهالی سمنان بوده . از اوست :شرح سوز دل که عمری از تو پنهان داشتم گر نگویم دل ،وگر گوی... طبعی طبعی . [ طَ ] (اِخ ) سیستانی . یکی از شعرای ایران است و از اهالی سیستان بوده است . از اوست :زود از برم چنین گله آلود برمخیزباقی نمانده جز ن... طبعی طبعی . [ طَ ] (اِخ ) قزوینی . یکی از شعرای ایران و از اهالی قزوین می باشد. وی از تلامذه ٔ حکیم شفائی اصفهانی بوده است :تنها به دیده می نتو... طبعی طبعی . [ طَ ] (معرب ، اِ) کلیبولی . یکی از شعرای قرن دهم عثمانی است . وی از اهالی کلیبولی بوده و نامش سلیمان است . مدتی به قضاوت اشتغال ... کج طبعی کج طبعی . [ ک َ طَ ] (حامص مرکب ) عمل کج طبع. بدسلیقگی . زشت پسندی . ستیزندگی . خام طبعی خام طبعی . [ طَ ] (حامص مرکب ) نادانی . ناآزمودگی . ناپختگی . (ناظم الاطباء). عمل خام طبع : به ارسلان خان شکایت نامه ای نبشت و در این خام طبع... خوش طبعی خوش طبعی . [ خوَش ْ / خُش ْ طَ ] (حامص مرکب ) مزاح . فکاهت . طیبت . شوخی . مطایبه . مفاکهة. دعابه . مداعبه . لاغ . || خوشدلی . خوشحالی : شعر حسان ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود