اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طملة

نویسه گردانی: ṬML
طملة. [ طُ ل َ / طَ ل َ / طَ م َ ل َ ] (ع اِ) لای تک ِ حوض . گویند: صار الماء طملة. || آب تیره که در تک حوض مانده باشد. (منتهی الارب ). باقی آب که بماند در بن حوض . (مهذب الاسماء). ماء کدر. (فهرست مخزن الادویه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طملة. [ طِ ل َ] (ع ص ، اِ) زنان ناتوان و سست . (منتهی الارب ). زن ضعیف . (مهذب الاسماء). ۞ || لای . || کار زشت . (منتهی الارب ).
طملة. [ طُ ل َ ] (ع اِ) کار زشت و ناملایم . گویند: وقع فلان فی طملة؛ ای امر قبیح . (منتهی الارب ).
تملح . [ ت َ م َل ْ ل ُ ] (ع مص ) فربه شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فربه شدن شتر و عبارة الاساس : والشاة تملحت و ملحت اخذت شیئاً من الشحم...
تمله . [ ت َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و300تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.