عامر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽAMR
    
							
    
								
        عامر. [ م ِ ] (اِخ )ابن  علی بن  محمد الحسینی  الزیدی . امیر یمانی  از فضلاءو شجعان  و ساکن  شبام  یمن  بود با پسر برادر خود قاسم بن  محمد قیام  کرد و با ترکان  جنگید و پیکارهای  وی  باترکان  در کوکبان  مشهور است  و آخرالامر بدست  یاران  کدخدا سنان  افتاد و به  امر وی  پوست  او را کندند و پر از کاه  کردند و در کوکبان  و شبام  گرداندند. قتل  وی  به سال  1008 هَ . ق . اتفاق  افتاد. (از الاعلام  زرکلی ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عامر.[ م ِ ] (اِخ ) ابن  حارثةبن  الغطریف  الازدی ... ملقب  به ماء السماء بوده . از یمن  مهاجرت  کرد و در بادیة الشام  سکونت  گزید و پسران  او را بنوم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  حفص  ابوالیقظان  ملقب  به  سحیم . عالم  به  انساب  بود. او راست : اخبار تمیم  و کتاب  النسب  الکبیر. وی  به  سال  190 هَ . ق...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  حنیفةبن  لجیم  از بنی بکربن  وائل  از عدنان . جد جاهلی  است . (از الاعلام  زرکلی ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  داود از بنی طاهر. امیرعدن  و از بقایای  بنی طاهر بود که  در یمن  فرمانروایی  داشتند و به  سال  945 هَ . ق .بدست  سلیمان  پاش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  ذَبیان  بطنی  است  از بکربن  وائل  از عدنانیه  و آنان  بنوعامربن  ذبیان بن  کنانةاند. (از معجم  قبائل  العرب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  ذُهل بن  ثعلبة، از بنی بکربن  وائل  از عدنان . جد جاهلی  است . (از الاعلام  زرکلی ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  ربیعةبن  عامربن  صعصعة از هوازن  از عدنانیة. جد جاهلی  است . (از الاعلام  زرکلی ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  سعدبن  مالک بن  النخع از قحطان  جد جاهلی  است . (از الاعلام  زرکلی ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  صالح بن  عبداﷲ الزبیدی  فقیه  و عالم  به  حدیث  و انساب  و ایام  و اشعار عرب  بوده  شعر هم  می سرود. وی  زادگاهش  مدینه  و س...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  صعصعةبن  معاویةبن  بکر از قیس  عیلان  از عدنانیة. جد جاهلی  است . از فرزندان  او بطون  بسیاری  یاد کرده اند. (از الاعلام  زر...