عامر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽAMR
    
							
    
								
        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  عَمارةبن  خزیم  الناعم بن  عمروبن  الحارث  الغطفانی  المری ، مکنی  به  ابوالهیذام . رئیس  مضریه  در شام  و یکی  از سواران  عرب  بوده  است . ابن  اثیر از او داستانها آورده  است . وفات  وی  به  سال  182 هَ . ق . افتاد. (از الاعلام  زرکلی ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ )ابن  عبدالعزیزبن  عمربن  مازة، مکنی  به  ابومحمد و ملقب  به  برهان الائمة و حسام الدین  و مشهور به  صدر شهید. از اکابر حنفیه ٔ ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبدالعزیزبن  مروان . رجوع  به  عمر اُموی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبدالعزیزبن  منذربن  زبیربن  عبدالرحمان بن  هبار مطلبی  اسدی  قرشی . اولین  تن  از ملوک  بنی هباردر سند. رجوع  به  هباری ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبدالعزیز شطرنجی . رجوع  به  عمر شطرنجی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  ابراهیم  باجمال . فقیه  و متصوف  اواخر قرن  نهم  و اوایل  قرن دهم  هجری  (857 - 916 هَ .ق ). رجوع  به  باجمال  ش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  ابی ربیعة. رجوع  به  عمر مخزومی  (ابن  عبداﷲ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  احمد بامخرمه . رجوع  به  عمر بامخرمة شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  عبدالاسد. رجوع  به  عمر مخزومی  (ابن  عبداﷲبن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن عبیدبن  یعمر. رجوع  به  ابوالشعثاء (عمربن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  علی . رجوع  به  ابواسحاق  سبیعی  شود.