اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عباس

نویسه گردانی: ʽBAS
عباس . [ ع َب ْ با ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه . بسیار ترش روی . (از اقرب الموارد). || (اِ) شیر بیشه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || شیری که شیران از او بگریزند. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
عباس هزارآباد. [ ع َب ْ با هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. واقع در 12هزارگزی شمال خاوری صفی آباد و 10هزارگ...
عباس زریاب خویی (۱۳۷۳-۱۲۹۸)، مورخ، ادیب، نسخه‌شناس، نویسنده و مترجم ایرانی. او در سال ۱۲۹۷ خورشیدی در شهر خوی، از شهرهای آذربایجان غربی به دنیا آمد...
عباس زریاب خویی (۲۰ مرداد ۱۲۹۸، خوی[۲]‏ – ۱۴ بهمن ۱۳۷۳، تهران)، مورخ، ادیب، نسخه‌شناس، نویسنده و مترجم ایرانی بود. پس از تحصیلات مقدماتی در خوی و حوزو...
کلاته علی عباس . [ ک َ ت ِ ع َ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان عرب خانه ٔ بخش خوسف شهرستان بیرجند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
عباس آباد الویر. [ ع َب ْ با اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش خرقان شهرستان ساوه . واقع در 6000گزی ساوه و 1000گزی راه عمومی فرقان . کوهستان...
امام زاده عباس . [ اِ دَ / دِ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهیست از دهستان شراء سفلی از بخش وفس شهرستان اراک ، واقع در 19 هزارگزی جنوب باختری کمیجان ، ...
حاجی عبداﷲ عباس . [ ع َ دُل ْ لاه ع َب ْبا ] (اِخ ) یکی از امراء زمان امیرتیمور است . رجوع به حبط ج 2 ص 163 و 170 شود.
خلفای بنی عباس . [ خ ُ ل َ ی ِ ب ع َب ْ با ] (اِخ ) خلفای بنی عباس . رجوع به آل عباس در این لغت نامه شود.
عباس آباد حجازی . [ ع َب ْ با دِ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک . واقع در 15هزارگزی شمال باختری فر...
عباس آباد زواره . [ع َب ْ با دِ زَ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان . واقع در 19هزارگزی شمال خاوری اردستان و 5 هزارگ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.