عبدا
نویسه گردانی:
ʽBDʼ
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عمربن عبداﷲبن احمد ملقب به بامخرمة. مفتی یمن و علامه ٔ عصر خود بود. به حضرموت و زبید و الشحر و عدن و تعز و حرمین تدریس کرد و به سال 943 هَ . ق . قضاوت الشحر را یافت سپس استعفا کرد و به عدن رفت . تولد او به سال 907 هَ . ق . بود و در 971 هَ . ق . به عدن درگذشت . او راست : المصباح فی شرح العدة و السلاح . الدرة الزهیه فی شرح الرحییة. حقیقة التوحید فی الرد علی طائفة ابن عربی . الفتاوی . تألیفی در معرفت اوقات و سمت قبله و معرفت ساعات . رساله ای در علم حساب . تألیفی در علم مساحت . تکمیل و تذییل برطبقات اسنوی . رسالة فی العمل بالربع المجیب . رسالة فی ظل الاستواء، الجداول المحققة المحررة فی علم الهیئة. و او راست : ارجوزه ها و شعر. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۳۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
عبدا. [ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن طاوس بن کیسان الهمدانی . از عابدان یمن و فقهاء مشهور و از رجال حدیث و ثقه است .وی به سال 132 هَ . ق . در...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن طاهربن الحسین بن مصعب الخزاعی . امیر خراسان و از مشهورترین والیان عصر عباسی است . وی مدتی ولایت شام یا...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن طفیل الدوسی از فضلاء صحابه و قدیم الاسلام است . به حبشه مهاجرت کرد و در فتوحات ابوبکر شرکت داشت . به س...
عبدا. [ ع َدُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن طیب ، مکنی به ابوالفرج . رجوع به ابن الطیب ابوالفرج و و نیز به الاعلام زرکلی شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عامربن کریزبن ربیعة الاموی ، مکنی به ابوعبدالرحمان . به سال 4 هَ . ق . به مکه متولد شد. در خلافت عثمان ...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عامر یحصبی الشامی ، مکنی به ابوعمران . رجوع به ابن عامر، مکنی به ابوعمران و نیز به الاعلام زرکلی شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عباس بن عبدالمطلب القرشی الهاشمی . رجوع به ابن عباس عبداﷲبن عباس و نیز به الاعلام زرکلی شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبدالحکم بن اعین بن لیث بن رافع معروف به ابن عبدالحکم . رجوع به ابن عبدالحکم ابومحمد عبداﷲ و نیز به ال...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن ابی بکر بافضل الحضرمی السعدی المذحجی . فقیه و رئیس فقیهان بلاد خود بود. از تألیفات او است ...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن عقیل القرشی الهاشمی العقیلی ملقب به بهاءالدین . رجوع به ابن ابومحمد بهاءالدین و نیز به ال...