عبدا
نویسه گردانی:
ʽBDʼ
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عمربن عبداﷲبن احمد ملقب به بامخرمة. مفتی یمن و علامه ٔ عصر خود بود. به حضرموت و زبید و الشحر و عدن و تعز و حرمین تدریس کرد و به سال 943 هَ . ق . قضاوت الشحر را یافت سپس استعفا کرد و به عدن رفت . تولد او به سال 907 هَ . ق . بود و در 971 هَ . ق . به عدن درگذشت . او راست : المصباح فی شرح العدة و السلاح . الدرة الزهیه فی شرح الرحییة. حقیقة التوحید فی الرد علی طائفة ابن عربی . الفتاوی . تألیفی در معرفت اوقات و سمت قبله و معرفت ساعات . رساله ای در علم حساب . تألیفی در علم مساحت . تکمیل و تذییل برطبقات اسنوی . رسالة فی العمل بالربع المجیب . رسالة فی ظل الاستواء، الجداول المحققة المحررة فی علم الهیئة. و او راست : ارجوزه ها و شعر. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۳۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن لهیعةبن فرعان الحضرمی المصری ، مکنی به ابوعبدالرحمان . رجوع به ابن لهیعة ابوعبدالرحمان و نیز الاعلام زر...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن مالک بن نصر. از مردم شنوءة از ازد قحطانیه و جدی جاهلی است . از نسل اوست : ماسخةبن حارث . (از الاعلام زرکل...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن مبارک بن واضح المروزی . رجوع به ابن مبارک ابوعبدالرحمان و نیز الاعلام زرکلی شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به ابن السید ابومحمد عبداﷲبن محمدبن السید شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر العیاشی معروف به عیاشی مغربی . از افاضل مغرب است . مدتی دراز در مشرق سفر کرد و «رحله ای » ...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی شیبة العبسی . حافظ حدیث بود وکتبی در احادیث نوشته است . از جمله : المسند المصنف .وی به سال 235...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی عصرون ، مکنی به ابوسعید. رجوع به ابن ابی عصرون ابوسعید شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن علان ، مکنی به ابواحمد و معروف به ابن ابی علان . قاضی اهواز و معتزلی بود.او را تصانیفی نیک است ....
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن خلف المطری الخزرجی العبادی المدنی معروف به المطری . حافظ حدیث و مورخ بود.او راست : تاریخ...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفربن حیان الاصبهانی ، مکنی به ابومحمد. از حفاظ حدیث است . نسبت او به جدش حیان است از تألیفات...