اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرة

نویسه گردانی: ʽR
عرة. [ ع َرْ رَ ] (ع مص ) رسانیدن کسی را مکروهی . (از منتهی الارب ). عَرّ. رجوع به عر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
اره ماهی . [ اَرْ رَ/ رِ ] (اِ مرکب ) نوعی ماهی غضروفی از دسته ٔ سگ ماهیها بطول تقریبی 2 متر که در جلو سرش زائده طویل استخوانی بنام رُستر ...
خاکه اره . [ ک ِ اَرْ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نرمه های ریز چوب که پس از بریدن آن بدست می آید. نُشارَه . وُشارَه . (منتهی الارب ) ...
فاطمه اره . [ طِ م َ / م ِ اَرْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) زنی سخت بی شرم . (یادداشت بخط مؤلف ). کنایه است برای زنانی که حرمت خود و دیگران را نگه...
اره چاق کن . [ اَرْ رَ / رِ ک ُ ](نف مرکب ) آنکه دندانه های ارّه ٔ کُندشده تیز کند.
اره و اوره . [ اَ رَ / رِ وُ رَ / رِ ] (ق مرکب ، از اتباع ) (در تداول عوام ) با تمام کسان خود، و گاه این جمله را بر آن مزید کنند: شنبله غوره...
خط اره ٔ پشت . [ خ َطْ طِ اَرْ رَ ی ِ پ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خطی که در میان پشت بدرازی می باشد. (آنندراج ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اره چاق کردن . [ اَرْ رَ / رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تیز کردن دندانه های اَرّه .
عصاره نخل اره‌ای (به انگلیسی: Saw palmetto extract)‏ عصارهٔ میوهٔ سرینو ریپنز است و سرشار از اسیدهای چرب و فیتوسترول (به انگلیسی: Phytosterol)‏ می‌باش...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.