اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرین

نویسه گردانی: ʽRYN
عرین . [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ابی جابربن زهیربن جناب بن هبل ، از بنی عذرة، از قضاعة. جدّی است جاهلی . و توبل بن بشربن حنظلة که در جنگ صفین از همراهان معاویه بود، از فرزندان او بشمار آید. (از الاعلام زرکلی از اللباب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ارین . [ اِ ] (اِخ ) ۞ نام باستانی ایرلاند. رجوع به اِرَن و قاموس الاعلام ترکی شود.
ارین . [ اَرْ ری َ ] (اِخ ) ۞ رجوع به اریان (فلاویوس آریانوس ) شود.
ارین . [ اَ ی ُ ] (اِخ ) ۞ نام اسبی که نِپتون با ضربت سه شاخی از زمین برآورد، آنگاه که وی با می نِرو در ستیزه بود.
ارین . [ اَ ی ُ ] (اِخ ) شاعر غزلسرای یونانی مبتکر اشعار غنائی که بافتخار دیونیسوس (باکوس ) سروده میشد.
ارین نی . [ اِ ] (اِخ ) ۞ یا اومنید ۞ . ربةالنوعهای یونانی . و رومیان آنان را فوری ۞ مینامیدند و ایشان دختران زمین بودند و در تارتار (دوزخ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.