اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عریة

نویسه گردانی: ʽRY
عریة. [ ع َ ری ی َ ] (ع ص ، اِ) خرمابن بی بار. و خرمابن که بار آن خورده باشند. (منتهی الارب ).نخلی که آنچه بر آن است خورده باشند. (از اقرب الموارد). || درخت که میوه ٔ آن را به محتاجی دهند. (منتهی الارب ). نخلی که صاحب آن میوه ٔ یک سال آن را به دیگری هبه کند تا میوه ٔ آن را بخورد، و آن فعیل به معنی مفعول است و هاء آن بجهت این است که اسم بحساب آید، چون نطیحة و أکیلة، لذا هرگاه آن را صفت نخل قرار دهند هاء را حذف نمایند و نخل عری گویند، چنانکه امراءة قتیل . (از اقرب الموارد). ج ، عَرایا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آنچه جدا دارند از مساومت وقت فروختن خرمابن . (منتهی الارب ). آنچه از نخل وقت فروختن از قیمت گذاری جدا کنند. (از اقرب الموارد). || مکیل . (منتهی الارب ). مکتل . (اقرب الموارد). ۞ || باد سرد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اریه . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) ۞ شهری است در پنسیلوانی ازممالک متحده ٔ آمریکا در ساحل جنوبی دریاچه ای پهناورموسوم بهمین نام . جمعیت آن 142000 ت...
اریه . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) دریاچه ٔ پهناوری است در آمریکای شمالی ، میان دومینیون متعلق بانگلیس و ممالک متحده از جانب شمال غربی محدود است بخط...
قره آریه . [ ق َ رَ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرق بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 40 هزارگزی شمال باختری قوچان و سر راه مالرو خرق به شیر...
گیس عاریه . [ س ِ ی َ / ی ِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کلاه گیس . گیسوان ساختگی . گیس مصنوعی . گیس غیرطبیعی . گیس عملی . (یادداشت مؤلف ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.