اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عسرة

نویسه گردانی: ʽSR
عسرة. [ ع َ س َ رَ ] (ع اِ) پر سفید نوک بال . (منتهی الارب ). قادمه ٔ سپیدرنگ . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
عاثره . [ ث ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث عاثر. رجوع به عاثر شود. || (اِ) حادثه که موجب عثور شود. (از اقرب الموارد).
آصره . [ ص ِ رَ ] (ع اِ) گرایش و مهر و مایه و وسیله ٔ نزدیکی از رحم و قرابت و خویشی وخویشاوندی و پیوند سببی و معروف و احسان و منت . || رس...
آصره . [ ص ِ رَ ] (ع اِ) ج ِ اِصار. میخهای طناب . || زنبیلها. || چادرهائی که در آن گیاه پر کنند. || ثقلها. بارها. || گناهان . || عهدها...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.