اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عصف

نویسه گردانی: ʽṢF
عصف . [ ع َ ] (ع اِ) سبزه و برگ کشت .(منتهی الارب ). برگ کشت . (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ). برگ درخت و گیاه . (مخزن الادویة). ورق زرع . (اقرب الموارد) : و الحب ذو العصف و الریحان (قرآن 12/55)؛ و دانه دارای برگ و رستنیی خوشبوی . فجعلهم کعصف مأکول (قرآن 5/105)؛ قرار داد آنان را مانند کشتی که دانه ٔ آن را خورده باشند و کاه آن مانده باشد، و یا مانند برگی که دانه های آن را گرفته باشند و بدون دانه مانده باشد، و یا مانند برگی که چهارپایان خورده باشند، و یا مانند ریزه های گیاه که از آن شکسته باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مانند برگ کشت شنگرف زده . (دهار). || کاه . (منتهی الارب ). حطام و ریزه های کاه . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
اسف . [ اَ س َ ] (ع اِمص ) اندوه سخت . (غیاث ). بسیاری حزن : فلعلک باخع نفسک علی آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث اسفاً. (قرآن 6/18)؛ پس ...
اسف . [ اَ س َ ](ع مص ) اندوهگین گردیدن بر. اندهگن شدن . (زوزنی ). || دریغ خوردن . تأسف . بر گذشته حسرت آوردن . || خشم گرفتن . (زوزنی ). خ...
اسف . [ اَ س ِ ] (ع ص ) خشمگن . خشمگین . غضبناک . || غمگین . ج ، اَسفون . (مهذب الاسماء).
اسف . [ اَ س َ ] (اِ) نامی است که در مازندران به درخت لِور دهند. رجوع به لِور شود.
اسف . [ اَ / َ-َس ْ ] (پسوند) َ-َسْف . مزید مؤخر بعض امکنه : کرسف . جوسف .
اسف . [ اَ س َ ] (اِخ ) دهی در نهروان . (منتهی الارب ). قریه ای از نواحی نهروان از اعمال بغداد قرب اسکاف . (معجم البلدان ).
عاسف . [ س ِ ] (ع ص ) ناقة عاسف ؛ شتر ماده ٔ طاعون زده که به مرگ نزدیک شده باشد. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
عرق آصف . [ ع ِ ق ِ ص ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیخ کبر است . (مخزن الادویه ). ۞
کسر آصف . [ ک َ رِ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان . کوهستانی و سردسیر است و 362تن سکنه دارد. (فرهنگ جغراف...
آصف خان . [ ص َ ](اِخ ) نام وزیر جهانگیر پادشاه هند، و او اصلاً اصفهانی و پسر میرزا رفیعالدین و برادرزاده ٔ میرغیاث الدین است . در جوانی بهندوست...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.