عصم
نویسه گردانی:
ʽṢM
عصم . [ ع ِ ص َ ] (ع اِ) ج ِ عِصمة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عِصمة شود. || ج ِ عُصمة. (منتهی الارب ). رجوع به عُصمة شود.
واژه های همانند
۱۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
اسم فعل . [ اِ م ِ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء الافعال ... شود.
اسم آلت . [ اِ م ِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در عربی اسم آلت بر دو قسم است : مشتق و غیرمشتق . اسم آلت مشتق از ثلاثی متعدی بنا شود و آ...
اسم جمع. [ اِ م ِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد آنرا «اسم جمع» نامند: دسته ، رمه ، گله ، طایفه ، ل...
اسم جنس . [ اِ م ِ ج ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صاحب کشاف گوید: در نزد نحویان آن اسم باشد که بر همه ٔ افرادی که ماهیت مشترک دارند اطلاق ...
اسم خاص . [ اِ م ِ خاص ص ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یا عَلَم . آنست که بر فردی مخصوص و معین دلالت کند: حسن ، جعفر، فریدون ، جمشید، تبریز، شیراز...
اسم ذات . [ اِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم چون قائم بذات باشد و وجود آن وابسته به دیگری نبود آنرا اسم ذات نامند: جامه ، نامه ، مرد،...
حسین اصم . [ ح ُ س َ ن ِ اَ ص َ ] (اِخ ) ابن علی ملقب به معین الدین (الملک ) اصم . صاحب دیوان سنجر. (آثار الوزراء) (دستور الوزراء) (حبیب السی...
اسم واژه ای عربی و کوچک پارسی است؛ و پارسی جایگزین، این است: نامکه nâmkeh (نام + که: کوچک. مانوی) ****فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامتازیگان nâmtâzigân (نام + تازی + گان) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامپساک nâmpasâk (نام + پساک از سغدی پثاک) **** فانکو آدینات 09163657861