اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عطاء

نویسه گردانی: ʽṬAʼ
عطاء.[ ع َ ] (اِخ ) ابن مروان . تابعی است . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اتاء. [ اَ / اِ ] (ع اِ) حاصل و درآمد هر چیز از حبوب و از بار خرمابن و نتاج حیوان وشیر آنها: کَم اِتاء ارضک ؛ چند است حاصل زمین تو؟- ارض ذ...
اتاء. [ اِ ] (ع مص ) بار دادن خرما و کشت . (تاج المصادر بیهقی ). برآمدن بار نخل و درخت یا ظاهر شدن صلاح آن یا بسیار گردیدن بارِ آن . (منتهی ا...
اتاء. [ اَ ] (ع اِ) چوب یا برگ که در جوی افتد. ج ،اُِتی ّ، اِتاء. (منتهی الارب ). || غله ٔ زمین . || میوه ٔ درخت خرما. (از منتهی الارب ).
اتاء. [ اِ ] (ع اِ) ج ِ اَتاء و اَتی ّ.
اطا. [ اَ ] (اِ) درخت پده است که بعربی غرب خوانند و آنرا هیچ ثمر نیست و صمغ آن بهترین بوده است و تا زخمی بپای آن نزنند و نشکافند صمغ از ...
اتآء. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) وعده پذیرفتن .
اتا. [ اَ] (ترکی ، اِ) در ترکی بمعنی پدر است و در بعض کلمات چون مزید مقدمی آید، مانند اتابک و اتابای و اتاتورک و در بعض لهجه ها به ألف مم...
اتا. [ اَ ] (ع مص ) تیر انداختن بکسی .
اتا. [ اُ ] (اِ) تلخه .
اتا. [ اُ ] (ع اِ) ج ِ اتاوة.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.