اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عقبة

نویسه گردانی: ʽQB
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن عیسی . یکی از امرای آل ایوب است و او در یکی از جنگها اسیر نصاری گشت و وی را به اسارت به بیت المقدس بردند و در بندملک نصاری ماری بن ایوب بماند تا به مرضی صعب دچار شد و او را از زندان بیرون کردند و پس از معالجه وی را رها کردند تا به مصر شد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن ابی معیط. صحابی . رجوع به ابووهب (عقبةبن ...) شود.
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن حارث بن عامر. صحابی است . رجوع به ابوسروعة شود.
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن حجاج سلولی . امیر و از اشراف بنی سلول بود. به سال 116 یا 117 هَ . ق . از جانب عبیداﷲبن حجاب امیر مصر در عهد هشام ...
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن حرام ، جدی است جاهلی از جذام از قحطانیة. فرزندان او در روزگار ابن خلدون (732 - 808 هَ . ق .) در بلاد کرک میزیستن...
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن خالد سکونی ، مشهور به مجدر. تابعی است . رجوع به ابومسعود (عقبةبن ...) شود.
عقبة. [ ع ُب َ ] (اِخ ) ابن سَکون بن أشرس . جدی است جاهلی از کندة از قحطانیة. و از جمله فرزندان او عیاض و ثعلبة بوده اند. (از الاعلام زرکلی ...
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن ضمره ٔحمصی . محدث . رجوع به ابوالولید (عقبةابن ...) شود.
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن عامربن عبس بن مالک جهنی مکنی به ابوخماد، امیر و از صحابه ٔ پیغمبر اسلام (ص ) بوده است . وی «ردیف » پیامبر (ص ) ...
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالغافر ازدی عوذی ، مکنی به ابونهار. وی به سال 83 هَ . ق . در جماجم درگذشت . رجوع به تاج العروس ذیل ماده ٔ ...
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن علقمه ٔ بیرونی . محدث . رجوع به ابوعبدالرحمان (عقبةبن ...) شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.