اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علامه

نویسه گردانی: ʽLAMH
علامه . [ ع َل ْ لا م َ ] (اِخ ) تقی الدین راصد محمد (متوفی در سال 993 هَ . ق .). او راست : الطرق السنیة فی الاَّلات الروحانیة. (کشف الظنون ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
علامه کتکانی . [ ع َل ْ لا م َ ک َ ] (اِخ ) سیدهاشم بن سلیمان . رجوع به علامه بحرانی شود.
علامه کرمانی . [ ع َل ْ لا م َک ِ ] (اِخ ) از فضلای زمان سلطان محمد خوارزمشاه است که در نظم شعر ماهر بود. وی موقعی که از جانب خوارزمشاه ب...
علامه همدانی . [ع َل ْ لا م َ هََ م َ ] (اِخ ) احمدبن حسین ، مشهور به بدیعالزمان همدانی . رجوع به احمدبن حسین بن بحیی شود.
علامه زمخشری . [ ع َل ْ لا م َ زَ م َ ش َ ] (اِخ ) محمودبن عمربن احمد خوارزمی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به جاراﷲ. رجوع به زمخشری شود.
علامه ٔ بحرانی . [ ع َل ْ لا م َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) سیدهاشم بن سلیمان بن اسماعیل بن عبدالجوادبن علی بن سلیمان بن ناصر حسینی بحرانی توبلی کتکانی...
علامه بهبهانی . [ ع َل ْ لا م َ ب ِ ب َ ] (اِخ ) محمدباقربن محمداکمل . رجوع به علامه ٔ ثانی شود.
علامه چلبی بیگ . [ ع َل ْ لا م َ چ َ ل َ بی ب َ ] (اِخ ) پسر میرزاعلی بیگ و از اهالی تبریز بوده که در ایام جوانی برای تحصیل به شیراز رفت و...
علامه طباطبائی . [ ع َل ْ لا م َ طَ طَ ] (اِخ ) سیدمحمدمهدی بن مرتضی بن محمد طباطبایی بروجردی ، مشهور به بحرالعلوم . رجوع به بحرالعلوم شود.
علامه تفتازانی . [ ع َل ْ لا م َ ت َ ] (اِخ ) سعدالدین مسعودبن عمر. حاشیه ای بر کشاف زمخشری نوشته است ، ولی آن را تمام نکرده و فقط تا سوره ٔ...
علامه بحرالعلوم . [ ع َل ْ لا م َ ب َ رُل ْ ع ُ ] (اِخ ) سیدمحمدمهدی طباطبائی بروجردی . رجوع به بحرالعلوم شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.