علق
نویسه گردانی:
ʽLQ
علق . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) (ذو...) کوهی است از بنی اسد (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب )، که در آن یومی (جنگی ) بزرگ دارند. (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ). و بر بالای آن تخته سنگی سیاه قرار دارد. (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
الپ الغ. [ اَ اُ ل ُ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) کلمه ٔ مرکب است بمعنی دلیر و بزرگ . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). الب الغ. رجوع به اَلب و اُلغ...
الغ نویان . [ اُ ل ُ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعدی شود.
الغ توقتمور. [ اُ ل ُ ت َ ] (اِخ ) یکی از امرای توغلقتمور. رجوع به توغلقتمور و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 398 شود.