علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  علی  هروی  موصلی ، ساکن  حلب ، مکنی  به  ابوالحسن . رحالة و خطیب  بودکه  به  علم  سیما و چهره  آشنایی  داشت . اصل  وی  از هرات بود و در موصل  متولد شد و در بسیاری  از شهرها گردش  کرد. و در دهه ٔ دوم  رمضان  سال  611 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- الاشارات  الی  معرفة الزیارات  من  صحیح  الروایات . 2- الخطب  الهرویة. 3- منازل  الارض  ذات  الطول  و العرض . (از معجم  المؤلفین  ج 7 ص 47 از کشف  الظنون  ص 96و 517 و سایر صفحات  و هدیة العارفین  ج 1 ص 705 و ایضاح  المکنون  ج 1 ص 278 و ج 2 ص 301 و وفیات  الاعیان  ابن  خلکان  ج 1 ص 437 و شذرات  الذهب  ابن  عماد ج 5 ص 49 و فهرست  الخدیویة ج 5 ص 58 و الوافی  صفدی  ج 12 ص 13 و فهرس  المؤلفین  بالظاهریة). و نیز رجوع  به  ابوالحسن  سیاح  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی حسن . [ ع َ ح َ س َ ](اِخ ) دهی  است  از بخش  سنجابی ، شهرستان  کرمانشاه . واقع در 5 هزارگزی  جنوب  باختری  کوزران ، و یکهزاروپانصدگزی  جنوب  راه ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی خلج . [ ع َ خ َ ل َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  عباسی ، بخش  بستان آباد شهرستان  تبریز. واقع در 20 هزارگزی  جنوب  خاوری  بستان آباد، و 2 هزارگزی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی دده . [ ع َ دَ دَ ] (اِخ ) ابن  مصطفی  موستاری  سکتواری ، ملقّب  به  علاءالدین  و مشهور به  علی دده  و شیخ التربة.وی  صوفی  بود و در شهر موستار مت...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی رغم . [ ع َ لا رَ م ِ ] (حرف  اضافه ٔ مرکب ) بر خلاف  میل  و خواهش . (از ناظم  الاطباء) (از آنندراج ). به ناخواست . به  ناخواه . بررغم . نه  بر می...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی سرا. [ ع َ س َ ] (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  حومه ٔ بخش  کوچصفهان ، شهرستان  رشت . واقع در 8هزارگزی  شمال  کوچصفهان  و 5هزارگزی  راه  شوسه ٔ کوچص...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی سرا. [ ع َ س َ ] (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  حومه ٔ بخش  مرکزی  شهرستان  فومن . واقع در 3هزارگزی  خاور فومن ، و یکهزارگزی  جنوب  راه  فومن  به  ش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی  لر. [ ع َ ل ُ ] (اِخ ) (امیر...) ابن  بدربن  شجاع الدین  خورشیدبن  ابی بکر. وی  از امیرزادگان  لر کوچک  (لرستان ) بود که مخلوطی  از کردان  آسیای ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی کمر. [ ع َ ک َ م َ ] (اِخ ) دهی  است  از بخش  نمین ، شهرستان  اردبیل  و دارای  200 تن  سکنه . آب  آن  از چشمه  تأمین  میشود و محصول  آن غلات  و ح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.