علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عیسی بن  هبةاﷲ، مکنّی  به  ابوالحسن  و ملقّب  به  مهذب الدین  و مشهور به  ابن  نقاش . وی  طبیب  بود و در علم  حدیث  نیز دست  داشت . تولد و نشو و نمای  او در بغداد بود سپس  به  دمشق  و از آنجا به  قاهره  رفت  و دیگربار به  دمشق  بازگشت . او در خدمت  الملک  العادل  نورالدین  محمودبن  زنگی  بود و سالها در بیمارستان  بزرگ  وی  خدمت  کرد و پس  از درگذشت  نورالدین  محمود به  خدمت  صلاح الدین  درآمد. وی  در سال  574 هَ . ق . در دمشق  درگذشت . (از الاعلام  زرکلی  بنقل  از طبقات الاطباء ج 2 ص 162).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شمعة. علی بن  محمدبن  عثمان بن  محمدبن  رجب بن  علاءالدین  دمشقی  شافعی ، مشهور به  ابن  شمعة. رجوع  به  علی  دمشقی  (ابن  م...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شوکانی . علی بن  محمدبن  علی بن  محمدبن  علی بن  عبداﷲ یمنی  صنعانی  حنبلی ، مشهور به  ابن  شوکانی . رجوع  به  علی  شوکانی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شهاب . علی بن  شهاب بن  حسن بن  محمد همدانی  مسعودی ، مشهور به  ابن  شهاب . رجوع  به  علی  مسعودی  (ابن  شهاب بن  حسن بن  مح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شیبان بن  محرزبن عمروبن  عبداﷲبن  عمروبن  عبدالعزیزبن  سحیم  حنفی  سحیمی یمامی ، مکنّی  به  ابویحیی . رجوع  به  علی  سحیمی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شیخ بن  محمدبن  علی  سقاف  علوی ، مشهور به  ابن  شهاب الدین . رجوع  به  علی  سقاف  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شیخ  عوینة. علی بن  حسین بن  قاسم بن  منصوربن  علی  موصلی  شافعی ، مشهور به  ابن  شیخ  عوینة و ملقّب  به  زین الدین  و مکنّی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شیران  همدانی  (علی  اکبر...)، ملقّب  به  صدرالاسلام . رجوع  به  علی اکبر همدانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صادق بن  محمدبن  ابراهیم بن  حسین بن  محمد داغستانی  شماخی  حنفی . رجوع  به  علی  شماخی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صالح بن  ابی لیث بن  أسعدبن  فرج بن  یوسف  طرطوشی  دانی ، مشهور به  ابن  عزالناس  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  دا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صالح بن  حی . وی  از متکلمین  زیدیه  و برادر حسن بن  صالح  است . (از الفهرست  ابن  الندیم ).