علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) رشیدالدین . وی  از امرای بزرگ  دربار سلطان  شمس الدین  التمش  بود. وقتی  در روز سه  شنبه  بیست وششم  صفر سال  630 هَ . ق . سپاه  سلطان  شمس الدین  پس  از یازده  ماه  محاصره ٔ قلعه ٔ کوالیار واقع در هندوستان ، توانست  آن  را بگشاید و کوتوال  آن  قلعه  فرار کرد، رشیدالدین  علی  از جانب  سلطان  به  حکومت  آن  سرزمین  منصوب  گشت . (از حبیب السیر چ  خیام  ج 2 ص 618).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم خزاعی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  خزاعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم  درویش ، ساکن  حلب . رجوع  به  علی  درویش  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم  رامزبن  ابراهیم  حسن . از اطبای  قاهره  است . رجوع  به  علی  رامز شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم قمی . از فقهای  قرن  14 هجری . رجوع  به  علی  قمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم  کنانی  فیجاطی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  کنانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم  مغنیساوی  رومی  حنفی  (علی رضا...)، مشهور به  اولیازاده . رجوع  به  علی رضابن  ابراهیم ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی احمد حسین  طاهربن  موسی بن  محمدبن  موسی  ابراهیم بن  امام  موسی بن  جعفر الصادق  (ع )، ملقب  به  علم الهدی  و ثمانینی  و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی اصیبعة علی بن  خلیفةبن  یونس بن  ابی القاسم بن  خلیفه ٔ خزرجی ، مشهور به  ابن  ابی اصیبعة و ملقب  به  رشیدالدین  و مکنی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  حمیر یمنی  همدانی ، ملقب  به  سراج الدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  همدانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  خلیفه ٔ همدانی  حسینی  یمانی  شافعی ، مشهور به  ابن  أزرق  و ملقب  به  موفق الدین  و نورالدین  و مکنی  به  ابوال...