اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمارة

نویسه گردانی: ʽMAR
عمارة. [ ع ُ رَ ](اِخ ) ابن یحیی بن عماره ٔ حسنی ، مکنی به ابوطاهر. ادیب و شاعر قرن ششم هجری . رجوع به عماره ٔ حسنی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
نفس بسیار امر کننده و برانگیزنده به بدی .
کشش تند درونی که انسان را به سوی لذت های مادی این جهانی می کشاند و نشانگر کم خردی است. (https://www.cnrtl.fr/definition/concupiscence)*** همتای پارسی ...
نفس امارة. [ ن َ س ِ اَم ْ ما رَ / رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفسی که میل کند به طبیعت بدنی و امر دهد به لذت و شهوات حسی و قلب را به جه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
عماره ٔ یمنی . [ ع ُ رَ ی ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد حکمی مذحجی یمنی شافعی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به نجم الدین . فقیه و عالم به ...
عماره ٔ قیسی . [ ع ُ رَ ی ِ ق َ ] (اِخ ) ابن تمیم قیسی لخمی . وی از نزدیکان حجاج بن یوسف ثقفی بود. چون عبدالرحمان اشعث در جنگ سختی که بی...
عماره ٔ کلبی . [ ع ُ رَ ی ِ ک َ ] (اِخ ) ابن عقیل بن بلال بن جریربن عطیه ٔ کلبی یربوعی تمیمی . وی اهل یمامة و از نوادگان جریر شاعر بود و در س...
عماره ٔ لخمی . [ ع ُ رَ ی ِ ل َ ] (اِخ ) ابن تمیم قیسی لخمی . از امرای حجاج بن یوسف ثقفی . رجوع به عماره ٔ قیسی (ابن تمیم ...) شود.
عماره ٔ لیثی . [ ع ُ رَ ی ِ ل َ ](اِخ ) ابن قرص لیثی . صحابی بود و «مغلطای » نام او را بدین صورت آورده است . اما «ابن حجر» گوید که نام او «ع...
عماره ٔ مصری . [ ع ُ رَ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسن علی بن زیدان بن احمد حکمی یمانی مصری ، مکنی به ابومحمدو ملقب به نجم الدین . شاعر و مورخ قر...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۶ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.