عمران 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽMRʼN 
    
							
    
								
        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  اسماعیل بن  عمران ، مکنی  به  ابوالنجم . از یاران  ابومسلم  خراسانی  در قرن  دوم  هجری  بود. و نام  او را که  یعقوبی  (ص 285) چنین  آورده  است ، در تاریخ  سیستان  بصورت  «عماربن  اسماعیل ...»ذکر شده  است . رجوع  به  عمار (ابن  اسماعیل ...) شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  ضیاف بن  سفیان بن  أرحب ، از بکیل  همدان . جدی است  جاهلی  و یمانی . و بطن های  «ضیاف » همگی  بدو منتسب می گردند. (از الا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ] (اِخ ) ابن  عامربن  حارثة از أزد. پادشاهی  است  جاهلی  و یمانی . وی  صاحب  تاج  و کاهن  و از تبابعه ٔ یمن  بود و در زمان  خود اعلم  مر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  عبدالرحمان  صنعانی ، مکنی  به  ابوالهذیل . محدث  است . رجوع  به  ابوالهذیل  (عمران بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  عبدالمطلب بن  هاشم بن  عبدمناف ، مکنی  به  ابوطالب . وی  عم  پیغمبر (ص ) و پدر حضرت  علی  (ع )است . لذا حضرت  امیرالمؤمنی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  عثمان  زبیدی  شامی ، مکنی  به  ابوالبَرَهسَم . صاحب  قرائتی  شاذ است . رجوع  به  ابوالبرهسم  و عمران  زبیدی  و عمران  شامی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  عطاف  ازدی ، مکنی  به  ابوعطاف . از فرماندهان  و شجاعان  قرن دهم  هجری . رجوع  به  عمران  ازدی  (ابن  عطاف ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ع ِ ] (اِخ ) ابن  عمرو مُزَیقیأبن  عامر ماءالسمأبن  حارثة الغِطریف بن  امری ءالقیس  البَطریق بن  ثعلبة العَنقأبن  مازن بن  عسان . جدی  است...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  عیینه ، مکنی  به  ابوالحسن . محدث  است . رجوع  به  ابوالحسن  (عمران بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  فاهث بن  لاوی بن  یعقوب . نام  پدر موسی  و هارون  است  به  روایات  مسلمین . و نام  او را «عمران بن  یصهربن  فاهث » نیز گفت...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  فصیل بن  عائد تمیمی ، مکنی  به  ابوخالد. از صحابیان  بود. رجوع  به  عمران  تمیمی  شود.