عوس
نویسه گردانی:
ʽWS
عوس . [ ع َ وَ ] (ع مص )درآمدن کنج دهن وقت خنده و جز آن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). داخل شدن گونه های شخص بطوری که گودال مانندی در آن ایجاد شود، و این وضع غالباً هنگام خندیدن پدید آید. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سبه اوس . [ س ِ ب ِ ] (اِخ ) از سالنامه نگاران (قرن هفتم میلادی ) و اسقف مامی گونی های ارمنستان است . قطعه ای راجع به تاریخ ارمنستان «امپراط...
اوس اوس . [اَ اَ ] (اِ صوت ) کلمه ای که بدان گاو و گوسفند را برانند و زجر کنند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ربیعبن اوس . [رَ ع ِ ن ِ اَ ] (اِخ ) اعوربن شیبان بن عمروبن جابربن عقیل بن مالک بن سمح بن فزارة فزاری ... مرزبانی او را شاعر مخضرم خوانده و...