عیاض
نویسه گردانی:
ʽYAḌ
عیاض . (اِخ ) جدی است جاهلی ، و فرزندان او بطنی از بنی مهدی از جذام تا قحطانیه را تشکیل میدهند. مسکن آنان در بلقاء از بلاد شام بود. (از الاعلام زرکلی از نهایةالارب ).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
کلثوم بن عیاض . [ ک ُ م ِ ن ِ ع ِ ] (اِخ ). قشیری ، امیر افریقا و یکی از سرداران و اشراف شجاع است . هشام بن عبدالملک بعد از عزل عبیداﷲبن الحب...
ابن عیاض مصری . [ اِ ن ُ ض ِ م ِ ] (اِخ ) بعضی کتاب الافصاح و الایضاح فی براینات را بدو نسبت کنند. و او شاگرد جابربن حیان است . (ابن الندیم...
قاضی عیاض اندلسی ، - 544ق.
محتویات [نمایش]
[ویرایش]مشخصات فردی
نام: عیاض
نام پدر: موسی بن عیاض
لقب: قاضی عیاض، یحصبی، سبتی
تاریخ ومحل تولد: ،...
قاضی عیاض اندلسی ، - 544ق.
محتویات [نمایش]
[ویرایش]مشخصات فردی
نام: عیاض
نام پدر: موسی بن عیاض
لقب: قاضی عیاض، یحصبی، سبتی
تاریخ ومحل تولد: ،...
عیاذ. (ع مص ) پناه بردن و اندخسیدن . (از منتهی الارب ) (ازآنندراج ) (از ناظم الاطباء). ملتجی گشتن و پناه بردن . (از اقرب الموارد). || چسبیدن...
عیاذ. (ع اِ) پناه . (غیاث اللغات ) : جایزه خواهم یکی کم بدهی اندکی گر ندهی بیشکی زایزد خواهم عیاذ. منوچهری .- عیاذاً باﷲ ؛ پناه بر خدا.(نا...
ایاز. [ اَ ] (اِخ ) نام غلام سلطان محمود : رفته ایاز بر در محمود زاولی طالب معاش غزنی و زاولستان شده . خاقانی .یافته در نغمه ٔ داودسازقصه ٔ م...
آیاز. (اِخ ) ایاز. آیازاویماق . نام غلام محمودبن سبکتکین . این غلام برای کثرت فِراست و هوش و جنگجوئی و هم زیبائی و جمال محبوب سلطان بود...
همه ایاز. [ هََ م ِ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد. دارای 35 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ملک اَیاز (درگذشته ۴۴۹ هـ. ق) پسر آیماق ابوالنجم، با نام کامل ابوالنجم ایاز بن اویماق یک برده تُرکتبار بود که علاقه سلطان محمود غزنوی به او مشهور است...