غازی
نویسه گردانی:
ḠAZY
غازی . (اِخ ) ابن صلاح الدین یوسف . رجوع به ظاهر غازی غیاث الدین بن سلطان صلاح الدین یوسف بن ایوب شود. (اعلام زرکلی ج 2 ص 756).
واژه های همانند
۵۷۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
ده قاضی . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 70هزارگزی جنوب باختر الیگودرز دارای 396 تن سکنه ...
درب قاضی . [ دَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور است . موقعیت دهستان جلگه و هوای آن معتدل است . این دهستان از 150 آ...
قاضی خان . (اِخ ) دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج است . در 52000گزی شمال باختر دیواندره و 7000 گزی شمال شوسه ٔ دیواند...
قاضی خان . (اِخ ) حسن بن منصور. رجوع به قاضی خان فخرالدین شود.
قاضی خان . (اِخ ) فخرالدین ابوالمحاسن حسن بن منصور ابوالقاسم محمودبن عبدالعزیز اوزجندی انصاری ، مکنی به ابویوسف از دانشمندان و در مذهب خود ...
قاضی خان . (اِخ ) محمد دهار از اجداد قطب الدین مکی است . او راست : کتاب ادات الفضلاء و آن را در سال 823 هَ . ق . برای قدری خان تألیف کرده ا...
قاضی خانی . (اِخ ) دهی است از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام . در 48000گزی جنوب خاور چرداول و کنار راه مالرو شیروان به مهر...
قاضی اوش . (اِخ ) یکی از خواهندگان که به لطائف الحیل گریه ۞ میکردی . (آنندراج ).
قاضی علی . [ ع َ ] (اِخ ) یکی از بزرگان و امیران عهد سلطان حسین بن سلطان اویس است . (حبیب السیر چ قدیم جزء اول از ج 3 ص 82 و 83 و 84).
قاضی علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل . رجوع به قاضی سخاوی شود.