اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غاف

نویسه گردانی: ḠAF
غاف . (ع اِ) نوعی از درخت که میوه اش نیک شیرین باشد یا آن ینبوت است . (منتهی الارب ). شجر له ثمر حلو جداً و قیل هو الینبوت ،الواحدة غافة. (اقرب الموارد). قال ابوزیدالغاف شجرة من العضاه الواحدة غافة، و هی شجرة نحوالقرظ شاکة حجازیة تنبت فی القفاف ... و قال صاحب العین الغاف نبوت عظام کالشجر یکون بعمان ، الواحدة غافة. (معجم البلدان ج 6 ص 261). کهور. کبیر. و رجوع به کهور شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه
آلبانیای قفقاز[۱] یا اَغوانک (به ارمنی:Աղվանք) دولتی بود که در اواخر دوران هلنیستی در اواخر سدهٔ دوم پیش از میلاد در سرزمین اران (در جمهوری آذربایجان ...
حا میم عین سین قاف . [ ع َ ] (اِخ ) ح . م . ع . س . ق . نام سوره ٔ 42 قرآن مجید است . سورةالشوری . رجوع به حمعسق شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.