اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غایم

نویسه گردانی: ḠAYM
غایم . [ ی ِ ] (ص ، ق ) (در تداول عامه )قایم . محکم . سخت : غایم او را زد. غایم صدا کن . || نهان . غایب (در لهجه ٔ بعضی نقاط خراسان ).
- غایم باشک ؛ نوعی بازی کودکان . (این بازی را در تداول عامه ، غایم موشک هم می گویند).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
همتای پارسی این سه واژه ی عربی، این است: همتای پارسی این سه واژه ی عربی، این است: تشروی اَستاکژدا teŝruye-astākaždā تِشرو (اوستایی) مثلث. اَستاک ( پهل...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.