گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غرام نویسه گردانی: ḠRʼM غرام . [ غْرا / غ ِ ] (اِخ ) ۞ معرب گرام . رجوع به گرام شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی غرام غرام . [ غ َ ] (ع اِمص ) شیفتگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عشق و شیفتگی . (غیاث اللغات ). عشق . (دهار). عشق دلسوز. الحب المعذب للقلب . (اقرب ... غرام غرام . [ غ ِ ] (معرب ، اِ) گرام . رجوع به گرام و رجوع به کتاب النقود العربیة ص 26 و 38 شود. غرام غرام . [ غ ُر را ] (ع ص ، اِ) ج ِ غریم ، مثل غرماء، و این نادر است زیرا فعیل بر وزن فُعّال جمع بسته نمی شود. (از ذیل اقرب الموارد). || صاح... ام غرام ام غرام . [ اُم ْ م ِ ؟ ] (ع اِ مرکب ) اِست . (المرصع). شاید مصحف ام عزم باشد. رجوع به ام عزم شود. قرام قرام . [ ق ِ ] (ع اِ) بریدن جای بینی ستور.(منتهی الارب ) (آنندراج ). الموضع الذی یقرم من انف البعیر. (اقرب الموارد). || پرده ٔ سرخ بانگار.... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود