اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرة

نویسه گردانی: ḠR
غرة. [ غ ِ رَ ] (ع مص ) وعده . نوید. (منتهی الارب ): وَغ-َرَ فلاناً غرةً؛ وعده . (اقرب الموارد). || غره ٔ آفتاب بر کسی ؛ سخت افتادن آن بر وی . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۵ ثانیه
قره لر. [ ق َ رَ ل َ ] (اِخ )دهی از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 18 هزارگزی اردبیل و 6 هزارگزی شوسه ٔ آستارا به اردبیل ....
قره لر. [ ق َ رَ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرم خان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد که در 15 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 2 هزارگزی باختر مالرو بج...
قره لی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء بخش نمین شهرستان اردبیل واقع در 31 هزارگزی شوسه ٔ گرمی به اردبیل . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل ا...
قره مچ . [ ق َ رَ م ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار واقع در 150000 گزی شمال باختری لار، دماغه ٔ باختری کوه قل...
قره نی . [ ق َ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) از سازهائی است که نواختن آن به وسیله ٔ زبانه ای صورت میگیرد، مثل نی انبان و سورنای و دونای ، و در س...
قره یچ . [ ق َ رَ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 58000 گزی شمال خاوری گنبد و کنار راه فرعی گنبد به ...
آغاز سال. چون غره به معنای آغاز است و متضادش سلخ به معنی آخر و پایان روز و ماه.
نام روستایی از اوتوابع استان اراک که دارایی 250 خانواده می باشد و زبان آنهاترکی می باشد
قره غاز گونه ای از مرغان ماهیخوار است. نک باکلان. این پرنده همان غاق می باشد. باکلان یک واژۀ روسی است و نام‌های دیگر و فارسی قره‌قار[۱]، قره‌غاز، دارغ...
نام دهاتی است.
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۴۴ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.