اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غزالی

نویسه گردانی: ḠZʼLY
غزالی . [ غ َ ] ۞ (اِخ ) مروزی . عوفی در لباب الالباب (چ 1335 ص 362 او را جزو شعرای آل سلجوق (خراسان ) به شمار آورده ، گوید: آنکه به دام لطف طبع غزال لطایف صید کردی وجان را از لذت شعر و غزل او کعب الغزال به کام رسیدی . این یک غزل از منشآت اوست ، که میگوید :
عشق تو مرا بلا و شر دارد
در عشق تو جان کجا خطر دارد؟
هجر تو به کشتن من مسکین
هر روز بهانه ای دگر دارد
در صحبت تو کسی که دل بندد
بسیاری را که از تو بردارد
از صحبت تو کجا بپرهیزد
آن کس که ز درد جان خبر دارد
اندر غم تو غزالی عاشق
حقا که ز جانت دوستر دارد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۱ ثانیه
علی غزالی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) شافعی . ملقب به علاءالدین . وی پیش از سال 1012 هَ . ق . میزیست . او راست : طرف الموافاة و ظرف المکافاة، که آ...
امام غزالی .[ اِ غ َزْ زا ] (اِخ ) رجوع به ابوحامد غزالی شود.
اسلام غزالی . [ اِ غ َزْ زا ] (اِخ ) (امیر...) رجوع به اسلام (میر... غزالی ) شود.
جانبرد غزالی . [ ] (اِخ ) از ملوک چراکسه ٔ مصر و از امرای طومانیان بود هنگامی که سلطان سلیم خان بجنگ با مصر پرداخت او فرمانده ٔ سپاهی بود ک...
ابوحامد غزالی . [ اَ م ِ دِ غ َزْ زا ] (اِخ ) زین الدین محمدبن محمدبن طاوس طوسی ، ملقب به حجةالاسلام .مولد او بطوس 450 هَ . ق . ابتدا در نیشابور...
امام محمد غزالی فرزند محمد (۴۵۰ — ۵۰۵ ه‍ ق) فیلسوف، متکلم و فقیه ایرانی و یکی از بزرگ‌ترین مردان تصوف سدهٔ پنجم هجری است. نام کامل وی : ابی حامد محمد ...
امام احمد غزالی . [ اِ اَ م َ دِ غ َزْ زا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن محمدبن احمد غزالی طوسی مکنی به ابی الفتح برادر امام محمد غزالی بوده است ....
امام محمد غزالی . [ اِ م ُ ح َم ْ م َ دِ غ َزْ زا ] (اِخ ) رجوع به ابوحامد غزالی شود.
حجةالاسلام غزالی . [ ح ُج ْ ج َ تُل ْ اِ م ِ غ َزْ زا ] (اِخ ) محمدبن محمدبن محمد. رجوع به غزالی شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.