اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غزة

نویسه گردانی: ḠZ
غزة. [ غ َزْ زَ ] (اِخ ) ۞ شهری است به فلسطین ،و امام شافعی رحمةاﷲ علیه در آن متولد شد و هاشم بن عبدمناف جد نبی (ص ) در شهر مزبور درگذشت ، و این نام را مطرودبن کعب به صورت جمع آورده و گفت :
و هاشم فی ضریح عند بلقعة
تشفی الریاح علیه وسط غزّات .

(از منتهی الارب ).


اولین شهر شام از سوی مصر به ساحل بحرالروم (ابن بطوطة). اولین شهر از شهرهای پنجگانه ٔ فلسطینیان است . (قاموس کتاب مقدس ). یاقوت در معجم البلدان گوید: غزه از اقلیم سوم است و طول آن از جهت مغرب 54 درجه و 50 دقیقه و عرض آن 32 درجه است و به قولی از اقلیم چهارم میباشد. شهری است در اقصای شام از ناحیه ٔ مصر، و از عسقلان دو فرسخ یا کمتر از آن فاصله دارد، و آن از نواحی فلسطین در مغرب عسقلان است . ابوذؤیب هذلی گوید:
فما فضلة من اذرعات هوت بها
مذکرة عنس کهازئة الضحل
سلافة راح ضمنتها اداوة
مقیّرة ردف لمؤخرة الرحل
تزوّدها من اهل بُصری و غزة
علی جسرة مرفوعة الذیل و الکفل
بأطیب من فیها اذا جئت طارقاً
و لم یتبین صادق الافق المجلی .
قبر هاشم جد رسول اﷲ در آنجاست و به همین سبب آن را غزة هاشم نامند. ابونواس گوید:
و أصبحن قد فوّزن من ارض فطرس
و هن ّ عن البیت المقدس زور
طوالب بالرکبان غزة هاشم
و بالفرما من جاجهن ّ شقور.
و امام ابوعبداﷲ محمدبن ادریس شافعی نیز در آنجا ولادت یافت و در هنگام کودکی او را بحجاز بردند و در آنجا اقامت کرد. او درباره ٔ غزه گوید:
و انی لمشتاق الی ارض غزة
و ان خاننی بعد التفرق کتمانی
سقی اﷲ ارضاً لو ظفرت بتربها
کحلت به من شدّة الشوق اجفانی .

(از معجم البلدان ).


غزه مرکز «قطاع غزه » است که بندری است و امروزه دارای فرودگاه و مدرسه ٔ صنعتی و دانشکده ای میباشد. سکنه ٔ آن در سال 1954 م . 60000 تن بوده است . (از الموسوعة العربیة). رجوع به نزهة القلوب چ لیدن ص 250 و 271 و العقد الفرید چ قاهره 1359 هَ . ق . ج 1 ص 96 و تاریخ غازان ص 130 و تاریخ ایران باستان ج 1 ص 488 و ج 2 ص 1347، 1348، 1350، 1351، 1352، 1353، 1376، 1447، 1510، 1032، 1721، 1940 و ج 3 ص 2032، 2043، 2035، 2036، 2038، 2043، 2083و تاریخ مغول ص 193، 195، 272، 273، مجمل التواریخ والقصص ص 143، 206، 479 شود. || قطاع غزه امروزه سرزمینی است محصور میان منطقه ٔ متصرفی اسرائیل از فلسطین و سینا و دریا. سابقاً جزئی از فلسطین بود اکنون تحت تصرف مصر میباشد و با نظام خاصی اداره میشود. طول آن 25 میل و عرض آن از 3 تا 5 میل است . 180000 سکنه دارد، و شامل غزه (مرکز)، «خان یونس »، «دیر البلخ » و «رفح » میباشد. (از الموسوعة العربیة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
قزة. [ ق ِزْ / ق ُزْ / ق َزْ زَ ] (ع ص ) مؤنث قز. زن نیک پاک از آلایش . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
قزه . [ ق َ زَ / زِ ] (اِ) جامه ٔ تنگ خطداری که فقراء میپوشند. (ناظم الاطباء).
قضة.[ ق ِ ض َ ] (ع اِ) گیاهی است . (منتهی الارب ). گیاهی از حمض که در زمین هموار روید. و تاء آن عوض از یاء محذوف است . ج ، قِضی ̍، قِضات . (...
قضة. [ ق َض ْ ض َ ] (ع اِ) آنچه شکسته و ریزه گردد از سنگریزه . || بقیه ٔ هر چیزی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || گروهه ٔ خردرشته . (منتهی...
قضة. [ ق ِض ْ ض َ ] (ع اِمص ) دوشیزگی . || دوشیزگی ربایی . اسم است اقتضاض را. (منتهی الارب ). || (اِ) زمین سنگ ریزه ناک ، یا زمین پست که ...
قضة. [ ق ِض ْ ض َ ] ۞ (اِخ ) موضعی است که در آنجا میان بکر و تغلب جنگ واقع شد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). موضعی است معروف که در آن ...
قضة. [ ق ُ ض َ ] (ع اِ) عیب .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قُضّة شود.
قضة. [ ق ُض ْ ض َ ] (ع اِ) عیب . و به تخفیف ضاد نیز آمده است . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
قذة. [ ق ُذْ ذَ ] (ع اِ) پر تیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، قُذَذ. || کیک . ج ، قِذّان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کران...
قزح . [ ق ُ زَ ] (ع اِ) ج ِ قُزْحة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).- قوس قزح ؛ قوس سحاب و قوس غمام است . (اقرب الموارد). آدینده ، یعنی آنچه ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.