اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غشم

نویسه گردانی: ḠŠM
غشم . [غ َ ] (ع مص ) ستم . (منتهی الارب ). پیدا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). (مصادر زوزنی ). ستم کردن . (از اقرب الموارد). ظلم : سبب تخلیص خلایق آن بلاد از ظلم و غشم افعال ذمیمه و اخلاق لئیمه ٔ او ساخت . (جهانگشای جوینی ). چون حیف و بیداد به غایت کشید و غشم و فساد به نهایت انجامید... (جهانگشای جوینی ). آثار دست تسلط ایشان از ظلم و جور مغلول بود و شمشیر خشم و حیف از قراب ارادت نه مسلول . (جهانگشای جوینی ). || غضب . (معجم البلدان ). || غشم شتر؛ آلودن او را به قطران ، چنانکه چیزی از آن نماند، و ریختن آن به صحیح و سقیم آن شتر. اسم مصدر آن غَشَم است . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). || بی فکر و تأمل در شب بریدن هیزم کش هرچه دست یاب گردد از تر و خشک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) ۞ : غشم الحاطب ؛ احتطب لیلاً فقطع کل ما قدرعلیه بلا نظر و فکر. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). شکستن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || غشم حال ؛ بی اطلاع گذاشتن از حال خود. || (اِمص ) کوردلی و نادانی و حماقت . (دزی ج 2 ص 213).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
جزیره ٔ قشم . [ ج َ رَ ی ِ ق ِ ] (اِخ ) این جزیره در سی هزارگزی جنوب بندرعباس واقع شده و از بزرگترین و مهمترین جزایر خلیج فارس است و از قریه...
دیر در لغت به معنی عبادتگاه و دیرستان بجای گفته می شود که دارای معبدی بزرگ بوده که این نشانه قدست این روستا قبل ازاسلام اشاره دارد دیرستان در زمان های...
میرزاقشم شم. [ ق َ ش َ ش َ ] (اِخ ) شاعر اصفهانی اوایل قرن چهاردهم هجری است . وی را مهازلات زیبائی است و به جنگ صادق ملارجب می رفته است . چنانکه در دو...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.