اجازه ویرایش برای همه اعضا

دیرستان قشم

نویسه گردانی: DYRSTAN QŠM
دیر در لغت به معنی عبادتگاه و دیرستان بجای گفته می شود که دارای معبدی بزرگ بوده که این نشانه قدست این روستا قبل ازاسلام اشاره دارد دیرستان در زمان های نه چندان دور روستای آباد و پر رونق بود و بندر گاه مطمئن برای کشتی های که از خارج کشور به جزیره می آمدند و استراحتگاه کشتی های بود که به هنگام طوفان شدن دریا نمی توانستند از خلیج همیشه فارس و تنگه ی هرمز عبور کنند و در جای بین جزیره هنگام و ساحل دیرستان که به خور مشهور است . لنگر می انداختند و بعد از آرام شدن دریا به سفرشان ادامه می دادند. در کنار ساحل گمرکی وجود داشت که کارهای گمرکی کشتی های هندی و ایرانی را بین این دو کشور تجارت می کردند انجام می داد و بیشتر کالاهای که بین این دو کشور و کشورهای حوزه خلیج فارس مبادله می شد عبارت بود از ادویه جات و مواد سوختی مانند بنزین و نفت بود که از قشم به شیخ نشینان حمل می شد ولی کم کم با رونق گرفتن بندر های شیخ نشینان حوزه خلیج فارس بندرهای قشم مانند دیرستان و سوزا و باسعیدو نیز از رونق افتاد.
قبلا مردم دیرستان با کشور عمان رابطه ی خیلی نزدیکی داشتند به طوری که باغهای فراوانی در کشور عمان بودند و تابستان هر سال به آنجا سفر می کردند و مواد سوختی مانند نفت . بنزین و کازوئیل و مواد غذای مانند محصولات دامی و آرد و غیره و همچنیین کوزه های خیلی بزرگ مخصوص آب به آنجا می بردند و مدت ۳ ماه تابستان را آنجا می گذراندند و هنگاه باز گشت لیمو عمانی و حلوای مخصوص این کشور به ایران می آوردند که خود تجارتی بود و با گذشت زمان این مهاجرت فصلی جای خود
را به یگجا نشین داد که باعث شد . خیلی از مردم دیرستان در کشور عمان مقیم شوند که بزرگترین قبیله ی عمان به نام قبیله ی فارس را تشکیل می دهند و اکثر آنها در جنوب این کشور در منطقه ای به نام باطنه می باشند .



زیارتگاه های دیرستان


در دیرستان دو زیارتگاه وجود دارد که برای مردم این روستا مقدس است یکی بی بی خالصه که آنطور از بزرگان نقل شده درزمانیکه دزدان دریایی که به (جواسم ) معروف بودند با لنج های بادبانی از سواحل امارات مانند راس الخیمه - ام القوین و جزیره زعاب با تعداد زیادی نیرو همیشه به جزیره حمله می کردند و مال و منال مردم را می بردند . مردم هم از ترس به غارهای (کم بادمو) که در شمالی روستا بود پناه می بردند و دربین مردم شهر خانوادهای از سادات زندگی می کردند که بسیار با تقوا بودند و دختری داشتند . بسیار پرهیزکار که تازه عروس شده بود و نگهبانانی که بالای کوه نگهبانی می دادند
خبر می دهند که دزدان دریایی نزدیکندو مردم به غارها کم بادمو می روند جز بی بی خالصه که در حجله بود و از چیزی خبر نداشت و قتی دزدان دریایی او را دنبال می کنند یک دفعه غیبش می زند که همان مکان معروف به تنگه خالصی شده و زیارت بی بی خالصه در آنجاست و مردم احترام خاصی برای آن قائل هستند و زیارت دومی زیارتگاه شاه زین العباد است ابشان نیز عالمی آگاه و واراسته بود که تعداد زیادی طلبه داشت در آن زمان حاکمی ظالم که با روشن بینی این عالم مخالف بود و بر خلاف
مصلحت خود می دید اورا به دربار خود دعوت می کند و گویی شیخ از این کار آگاه بوده که به شاگردانش می گوید اگر غذایی یا آشامیدنی به شما دادند نخورید ولی شاه ظالم اصرار می کند و شیخ مجبور می شود برای نجات جان دیگران آن را خودش بنوشد و شهید می شود آرامکاه شهید در غربی شهر دیرستان واقع است.

مقبره شیخ زین‌العباد
در فاصله 55 کیلومتری از شهر قشم روستای دیرستان قرار دارد. در فاصله بین دیرستان و حصار حریم فرودگاه بین‌المللی قشم زیارتگاهی هست که سخت مورد علاقه و اعتقاد مردم دیرستان و روستاهای دیگر جزیره قشم است.مردم دیرستان و اطراف آن، روزهای مذهبی (عزا و شادی) و نیز به هنگام بیماری، کسان و فرزندانشان، به عنوان نذر و نیاز به زیارت شیخ زین‌العباد مى‌آیند و نذری مى‌دهند.این زیارتگاه اخیراً به همت مردم دیرستان و دیگر خیرخواهان به همان شیوه قدیم بازسازی شده است. شیوه معماری ‌این زیارتگاه همان شیوه مرسوم زیارتگاه‌هاى دیگر قشم و جزایر خلیج فارس است. بنا، دارای درب ورودی کوتاه و محوطه‌اى محصور با دیوار سنگی است که در سطح زمین با یک چهار دیواری مربع و در ارتفاع 2 متری به پایه گنبد 8 ضلعی و سپس به گنبد گرد منتهی شده است.در اطراف‌این بقعه، گورهای کهن و سفال‌هاى بسیار وجود دارد ولی سنگ مزارهای ‌این گورستان به ندرت نوشته‌اى بر خود دارند. کاوش‌هاى باستان شناسانه در اطراف ‌این بقعه مى‌تواند قدمت تمدن ‌این ناحیه و روستای دیرستان را به خوبی مشخص کند.

پوشش مردم دیرستان


در روستای دیرستان رسم بود که مردها دشداشه سفید به تن می کردند و دستمال و کلاه بر سر می گذاشتند و به تن داماد هم عبا می کردند و خنجری بر کمرش می بستند ۰ زنان نیز روبندی که برقه معروف بود بر صورت می زدند که اگر دختری ازدواج می کرد و این رو بند نمی زد خیلی زشت و غیر قابل بود و زنان چادرهای سیاه می پوشیدندو قبلا چادرهای رنگی فقط برای دختران کم سن و سال بود که با گذشت زمان کم کم این عادت و رسومات کم رنگ شده و دیگر جوانان لباسهای رسمی کشور که همان
پیراهن و شلوار است را می پوشند و کم جوانی پیدا می شود که لباس سفید بر تن کند
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
مرتضی باقری
۱۳۹۶/۱۰/۰۷
0
1

دیرستان واقعا عالیه


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.