گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غشه نویسه گردانی: ḠŠH غشه . [ غ ِ ش َ / ش ِ ] ۞ (اِ) برگ نی صحرایی . (از برهان قاطع) (جهانگیری ) (آنندراج ) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 187 ب ). شعوری شعر مخدوشی نیز شاهد آورده است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی قشه گذاشتن قشه گذاشتن . [ ق ُ ش َ / ش ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) به مسابقه برآمدن . به مسابقه گذاشتن . (یادداشت مؤلف ). غوشه کردن . رجوع به غوشه کردن شو... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود