گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غیاثی نویسه گردانی: ḠYAṮY غیاثی . (اِخ ) تونی شغل وی مکتب داری بود و مطلع زیر از اوست :بوقت رحلتم چون ضعف بر قدرت شود غالب من و چشم عنایت از علی بن ابیطالب .(از تحفه ٔ سامی ص 161). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی قیاسی قیاسی . (ص نسبی ) منسوب به قیاس . || برطبق قاعده . مقابل سماعی . حکم مطرد در همه ٔ افراد.و آن در مواردی است که ضابطه و قاعده ٔ کلي وجود د... عامل قیاسی عامل قیاسی . [ م ِ ل ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به عامل سماعی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود