اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غیث

نویسه گردانی: ḠYṮ
غیث . [ غ َ ] (ع مص ) باران بارانیدن . (مصادر زوزنی ). باران فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ). بارانیدن خدای باران را در بلاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || باران باریدن . (مصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن علامه ٔجرجانی تهذیب عادل ). رسیدن باران زمین را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || غیثت الارض (مجهولاً)؛ یعنی باران رسیده شد زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). باران خورد زمین . بارانیده شد [ به ] زمین . || غِثنا ما شئنا؛ یعنی باران بر ما آمد چندانکه میخواستیم . (از اقرب الموارد). || غاث النَّورُ؛ روشن گردید شکوفه و گل . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (اِ) باران ،و بقولی باران که تا دوازده کروه بارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). باران ، و گفته اند: بارانی که پهنای مساحت آن یک برید یعنی یک ماه باشد. (از اقرب الموارد).باران که از ابر میبارد. (غیاث اللغات ). || گاهی ابر را نیز غیث گفته اند. ج ، غُیوث ، اَغیاث . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (ص ) کنایه از نیکوکار و احسان کننده نیز آمده :
ایا غیاث ضعیفان و غیث درویشان
به باغ مدح تو بر شاخ معرفت بارم .

خاقانی .


ورد تو این بس است که ای غیث ، الغیاث
کز فیض او بسنگ فسرده رسد نما.

خاقانی .


|| (اِ) گیاه . (مهذب الاسماء). گیاه که از آب باران روید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال : رعینا الغیث ؛ یعنی چرانیدیم گیاه را. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
جزیره ٔ قیس . [ ج َ رَ ی ِ ق َ ] (اِخ ) یا جزیره ٔ کیش . یکی از جزایر خلیج فارس است که با مسافت کمی در مغرب سیف عماره قرار گرفته است . (از ...
قیس و لبنی . [ ق َ س ُ ل ُ نا ] (اِخ ) عاشق و معشوق عربی . (امثال و حکم دهخدا). رجوع به قیس بنی عامر و لیلی و مجنون شود.
اَحْنَف‌ِ بْن‌ِ قِیْس‌، ابو بحر صخر بن‌ قیس‌ بن‌ معاویة بن‌ حصین‌ (د 67ق‌/686م‌)، از رجال‌ معروف‌ صدر اسلام‌ که‌ در فتح‌ ایران‌ و وقایع‌ مهم‌ عصر خلاف...
ربیعةبن قیس . [رَ ع َ ت ِ ن ِ ق َ ] (اِخ ) عدوانی . ضراربن صرد به استناد از عبیداﷲبن ابی رافع گفته است او در جنگ صفین در سپاه حضرت علی بود و...
قیس بنی عامر. [ ق َ ب َ م ِ ] (اِخ ) مجنون بن ملوح بن مزاحم عامری . شاعری است عاشق پیشه از مردم نجد. وی اگرچه دیوانه نبود، ولی به مجنون م...
ابن قیس الرقیات . [ اِ ن ُ ق َ سِرْ رُ ق َی ْ یا ] (اِخ ) عبیداﷲبن قیس قرشی . شاعری معاصر خلفای بنی امیه . او به اول ازجمله ٔعبداﷲبن زبیر بود ...
ابراهیم بن عبداﷲبن قیس . [ اِ م ِ ن ِ ع َ دِل ْ لا هَِ ن ِ ق َ ] (اِخ ) پدرش عبداﷲ بکنیت ابوموسی اشعری مشهور است . ابراهیم در عهد پیغمبر صلی اﷲ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.