اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غیر

نویسه گردانی: ḠYR
غیر. (اِ) جوششی باشد که در اعضا پهن شود و بشره را سرخ گرداند و آن را به عربی شَری ̍ ۞ خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
ابوبنات غیر. [ اَ بو ب َت ِ غ َ ] (ع ص مرکب ) سخت دروغزن . کذّاب . (المزهر).
آن شخصی است که، آنچه به دیگران توصیه می کند، خودش به آن عمل نمی کند. حافظ شیرین سخن در این باره می گوید: واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند -...
این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ میلاگ نشدنی 2ـ منتیا نشدنی. (برای ریشه شناسی نگاه کنید به اثبات)**** فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پَدافندِ غیر عامل. نوعی اقدام پدافندی است که با هزینۀ نسبتاً کم موجب کاهش ضرر و زیان عملیات های خصمانۀ هواپیماهای دشمن و حملات موشکی آنها می گردد. در ...
علم غیر اکتسابی. دانشی را گویند که کسب نشده است (برای مثال، بوسیلۀ خواندن چند کتاب و یا شرکت در کلاس های درسی مربوط به دانش مورد نظر) و زادۀ فکر (یا ت...
روابط غیر متعارف. در اشاره به روابط زن و مرد و به معنی روابط خارج از عرف، ازدواج و نکاح و خلاف شرع بکار می رود و در این معنا، خلاف، خلاف شرع، ناهنجار ...
غیر قابل نفوذ
قیر. (معرب ، اِ) ۞ جسم جامد غیرمتبلور سیاه رنگی که سطح شکستگی آن مانندشیشه ناصاف است. ماده‌ای است سیاه رنگ و خمیری شکل که در عایق‌کاری رطوبت و ساخت آس...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.