غیه
نویسه گردانی:
ḠYH
غیه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) فریاد و صداو آواز بسیار بلند. (از برهان قاطع) (از آنندراج ). غیو. غو. (برهان قاطع). فریاد برای کمک و یاری و استعانت . (ناظم الاطباء). خروش . رجوع به غو و غیو شود.
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در 22 هزارگزی جنوب باختری گرمی ، و یک هزارگزی راه شو...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، واقع در 40هزارگزی جنوب باختری اردبیل ، و یک هزارگزی راه شوس...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 51 هزارگزی جنوب خاوری سی پل . کوهستانی ، سردس...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ینگجه ٔ بخش مرکزی شهرستان سراب ، واقع در 8 هزارگزی شمال باختر سراب ، و 7 هزارگزی راه شوسه ٔ ...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، واقعدر 35 هزارگزی شمال باختری قره آغاج ، و 7 هزارگز...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 34 هزارگزی جنوب خاوری مراغه ، و 8 هزارگزی جنوب راه ...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 24 هزارگزی جنوب مراغه ، و 6 هزارگزی خاور راه شوسه ...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند، واقع در 44 هزارگزی خاور مرند و 12 هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز به...
اولو قیه :
در زبان ترکی قیه به معنای سنگ بزرگ و (اولو) به معنای مرده تر کیب این دو در لغت مذبور به معنی سنگ بزرگ مرده .
در اصل اگر محل مذکور را...
گگجه قیه . [ گ ُ ج ِ ق َی ْ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 46هزارگزی جنوب باختری شهر زنجان و ...