اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فا

نویسه گردانی: FA
فا. (حرف اضافه ) کلمه ای بمعنی «با» باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). مانند: فا او گفت ، فا او رفت ؛ یعنی با او گفت و با او رفت . (برهان ). || گاهی بمعنی «به » بکار میرود مانند: «فا او داد»؛ یعنی «به او داد». (برهان ). یا «فارسم » بجای «برسم » :
سیمرغ وار گوشه نشینم نه چون مگس
بنشینم از حریصی ، هر جا که فارسم .

کمال الدین اسماعیل .


جادوی کمپیر از غصه بمرد
روی و موی زشت فا مالک سپرد.

مولوی .


|| (پیشوند) بجای پیشاوند «وا» نیز بکار میرود، مانند فاداشتن بمعنی واداشتن . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
فا. (ص ) محجوب وشرمگین . (برهان ). مخفف «فاوا» است . (فرهنگ نظام ).
فا. (ع اِ) دهن . (ناظم الاطباء). صورت منصوب کلمه است در حالتی که مضاف واقع شود.
فا. (اِ) کف دریا که به تازی زبدالبحر گویند. (ناظم الاطباء).
گام چهارم از الفبای مخصوص موسیقی
فاء. (ع اِ) نام حرف بیستم از الفبای ابتثی . (ناظم الاطباء). رجوع به «ف » شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
‬سوخو پک فا (به روسی: ПАК ФА) یک هواپیمای جنگنده نسل پنجم است که توسط شرکت هواپیمایی متحد در روسیه طراحی و ساخته می‌شود. شرکت سوخو پیمانکار اصلی ساخت ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.