اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قاضی

نویسه گردانی: QAḌY
قاضی . (اِخ ) ابراهیم اسنوی شافعی نحوی . صاحب بغیة گوید: وی دانشمندی است فقیه و نحوی و بسیار هوشیار که فقه را نزد بهاء قفطی و اصول را نزد شمس اصفهانی و نحو را نزد بهاء نحاس آموخت و متصدی منصب قضاء سیوط و اخیم و قوص گردید. او دارای عقیده ٔ پاک و روشی نیکو بود و چون یکی از بزرگان و متنفذان به قوص آمد و از وی خواست بخشی از اموال یتیمان و زکوة را به او دهد استنکاف ورزید و گفت این مخصوص فقراست . این باعث شد که آن مرد متنفذ چون به قاهره برگشت با قاضی بدرالدین ابن جماعةکوشیدند که وی را از قضاء برکنار سازند ولی در اینکار موفق نشدند. او پس از چندی از قضاء عزل گردید و به سال 721 هَ . ق . وفات یافت . (روضات الجنات ص 50).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۲ ثانیه
غازی . (ص ، اِ) زن فاحشه . (از برهان ). || چرب روده ٔ پرمصالح . (برهان ). چرغند. || لقمه ٔ بزرگ ۞ . پیته ٔ درشت دبلة.(منتهی الارب ). || مع...
غازی . (ع ص ) نعت فاعلی از غزو. مرد پیکار و با دشمن دین کارزارکننده . ج ، غُزّی ̍، غُزّی ،غزاة، غزّاء و منه قوله تعالی : او کانوا غزی لوکانوا ...
غازی . (اِخ ) لقب یمین الدوله سلطان محمود غزنوی : در محرم سنه ٔ اثنی و تسعین وثلثمائة (392 هَ . ق .) به جنگ جیتال (چیپال ) هیتال رفت و او ر...
غازی . (اِخ ) یکی از امرای ایوبیین در حلب . (النقود العربیة ص 128).
غازی . (اِخ ) (شاه ) رجوع به شمس الدین محمد سور... شود.
غازی . (اِخ ) (شاه ) عنوان رستم بن علاءالدوله علی بن رستم از امرای مازندران است . مؤلف حبیب السیر گوید: و چون عمرش (عمر علاءالدوله ) از شصت...
غازی . (اِخ ) لقب مصطفی کمال پاشا نخستین رئیس جمهور ترکیه معروف به آتاتورک . رجوع به کمال پاشا شود.
غازی . (اِخ ) رجوع به نجم الدین الغازی السعید شود.
غازی . (اِخ ) رجوع به نجم الدین غازی المنصور شود.
غازی . (اِخ ) (مظفر...) از امرای ایوبی الجزیرة از سال 1230 تا سال 1245 هَ . ق . (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 68).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.