قرون
نویسه گردانی:
QRWN
قرون . [ ق َ ] (ع ص ) ستور زود خوی کننده و سم پای بر جای دست نهنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || شتر که هر دو زانو به هم نهد وقت فروخفتن . || ناقه ای که دو پستان پیش و دو پستان پس را به هم نزدیک آرد. || (اِ) نَفْس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (ص ) شتر ماده ای که شیر گرد آرد در پستان میان دو دوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دو خرما را با هم جمعکننده ، یا دو لقمه فراهم کننده در خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || من الابل ، التی تجتمع بین محلبین فی حلبة. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
قرون .[ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قَرْن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
قرون بقر. [ ق ُ ن ُ ب َ ق َ ] (اِخ )جائی است در دیار بنی عامر که یکی از ایام تاریخی عرب در آن بوده است . (معجم البلدان ) (از منتهی الارب ).
قرون وسطی یا سدههای میانه، نام یکی از چهار دورهای است که برای تقسیم بندی تاریخ اروپا استفاده میشود. این چهار دوره عبارت بودند از دوران کلاسیک باستا...
قرون وسطی (دیکتاتوری مذهب یا کلیسا؛ سده های میان تمدن یونان باستان و رنسانس): همواره سختگیری سیاسی -ـ اجتماعی یک بینشی که حکومت شده باشد، باعث پیدایش ...
قرون وسطی . [ ق ُ ن ِ وُ طا ] (اِخ ) ۞ فاصله ٔ میان سقوط روم به سال 395 م . تا فتح استانبول به دست محمد ثانی ملقب به فاتح به سال 1453...
قرون خالیه . [ ق ُ ن ِ ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زمانهای گذشته . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به قرن شود.
قرون السنبل . [ ق ُ نُس ْ سُم ْ ب ُ ](ع اِ مرکب ) دوای سمی است ، و اختلاف بسیار در او کرده اند، و آنچه از کتب حکمای هند ظاهر میشود قسمی از بیش...
تاریخ قرون جدید. [ خ ِ ق ُ ن ِ ج َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) یا تاریخ جدید ۞ که از زمان کشف قاره ٔ آمریکا تا امروز بسط می یابد.
تاریخ قرون وسطی . [ خ ِ ق ُ ن ِ وُ طا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ درباره ٔ ادواری بحث میکند که مابین تاریخ قدیم و تاریخ جدید قرار دارد. ر...
غرون . [ غ َرْ رو ] (اِخ ) نام مردی . (منتهی الارب ). غرون موصلی از ابی یعلی و ابواسحاق ابراهیم بن لاجین الاغری حدیث کند، از ابرقوهی سماع ک...