قرة
نویسه گردانی:
QR
قرة. [ ق َرْ / ق ُرْ رَ ] (ع مص ) خنک گردیدن . || سپری شدن گریه . || دیدن آنچه آرزوی دیدن آن را دارند. (منتهی الارب ). رجوع به قُرور شود.
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
قره گول . [ ق َ رَ گُل ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان قطور بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری خوی و 7500 گزی جنوب راه ارابه ر...
قره گول . [ ق َ رَ گُل ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 46500 گزی شمال کلیبر و 46500 گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر. م...
قره گول . [ ق َ رَ گُل ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بافت بخش هوراند شهرستان اهر واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری هوراند و 29500 هزارگزی شوسه ٔ اهر ب...
قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) قراکند. رجوع به قراکند شود.
قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری مراغه و 9500 گزی شمال شوسه ٔ مر...
قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 28500 گزی جنوب خاوری مراغه و 12 هزارگزی جنوب باختری ...
قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 30 هزارگزی...
قره یسر. [ ق َ رَ ی ِ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 36000 هزارگزی شمال خاوری کلاله . موقع جغرافیایی ...
قره یاق . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان چای باسار بخش پلدشت شهرستان ماکوواقع در 22500 گزی جنوب باختری پلدشت و در مسیر جنوبی شوسه ٔ پلدشت ...
به معنای حاضر و آماده و یکسره. در حج نامه سلیم خان آمده: شبها الی روز قره قول و حاضر اوض در کار...