اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرة

نویسه گردانی: QR
قرة. [ ق َرْ / ق ُرْ رَ ] (ع مص ) خنک گردیدن . || سپری شدن گریه . || دیدن آنچه آرزوی دیدن آن را دارند. (منتهی الارب ). رجوع به قُرور شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
قره داش . [ ق َ رَ ](اِخ ) دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور در 6 هزارگزی جنوب خاوری قدمگاه . موقع جغرافیایی آن دامنه و معتد...
قره داش . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 62 هزارگزی شمال خاوری کدکن . موقع جغرافیایی آن جلگه ...
قره داغ . [ ق َ رَ ] (اِخ ) نام سلسله جبالی است در آذربایجان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 151، 164).
قره داغ . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 23500گزی شمال خاوری مهاباد و 10 هزارگزی خاور شوسه ٔ مهاب...
قره حسن . [ ق َ رَ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 5 هزارگزی جنوب خاوری مرزبانی نزدیک به قشلاق ...
قره خاج . [ ق َ رَ ](اِخ ) دهی از دهستان قلعه دره سی بخش حومه ٔ شهرستان ماکو در 7 هزارگزی جنوب باختری ماکو و 3 هزارگزی جنوب شوسه ٔ قلعه جوق ...
قره خان . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 50 هزارگزی خاوری الیگودرز و کنار راه مالرو فرسش به فهره ا...
قره چقه . [ ق َ رَ چ ِ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان اوغاز بخش باجگیران و سر راه مالرو عمومی میلانلو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است . ...
قره خزک . [ ق َ رَ خ َ زَ ] (ترکی ، اِ مرکب ) نام درختچه ای است جنگلی . رجوع شود به جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 279.
قره خضر. [ ق َ رَ خ ِ ض ِ ](اِخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه در 44 هزارگزی جنوب باختری مراغه و یک هزارگزی خاورشوسه ٔ مرا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.