اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرة

نویسه گردانی: QR
قرة. [ ق ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است نزدیک قادسیه . عدی بن زید عبادی در اشعار خود از آن یاد کرده است . (معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
عمر قره داغی . [ ع ُ م َ رِ ق َ رَ ] (اِخ ) (ملا...) وی عالم در نحو و منطق و تفسیر بود. در سال 1213 هَ .ق . در قره داغ متولدشد و به سال 1281 هَ...
غره گردیدن . [ غ ِرْ / غ َرْ رَ / رِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) فریفته شدن . گول خوردن .غره گشتن . مغرور شدن . رجوع به غره شود : نگردد به گفتار ...
کال قره خان . [ ل ِ ق َ رَ / رِ ] (اِخ ) نام کانالی است به مشهد : تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بودسنگر ما لب کال قره خان خواهد بود.از...
قره نین بلاغی . [ ق َ رَ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه دره سی بخش حومه ٔ شهرستان ماکو واقع در 14500 گزی شمال باختری ماکو و 5 هزارگزی باختر ...
قره گزلو بالا. [ ق َ رَ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان واقع در 9 هزارگزی باختر کنگاور و8 هزارگزی شمال باختر ش...
قره چای نقشی . [ ق َ رَ ی ِ ن َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 25 هزارگزی شمال سراسکند و 7 هزارگزی شوسه ٔ ...
قره چی منصور. [ ق َ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیره ٔ بخش گیلان غرب شهرستان شاه آباد واقع در 47 هزارگزی شمال باختر گیلان غرب و 4 هزارگزی س...
قره ضیاءالدین . [ ق َ رَ ئِدْ دی ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای سه گانه ٔ شهرستان خوی که در قسمت شمال خوی واقع است . حدود آن از شمال به دهستا...
قره ضیاءالدین . [ ق َ رَ ئِدْ دی ] (اِخ ) دهی از دهستان چایپاره ٔ بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی و مرکز بخش ، در 42 هزارگزی شمال خاوری خوی د...
اسکی قره حصار. [ اَ ق َ رَ ح ِ ] (اِخ ) ایسجه قره حصار. قریه ای است در سنجاق قره حصار صاحب از ولایت خداوندگار، قریب 12 هزارگزی شمال شرقی قره ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.