گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قره نویسه گردانی: QRH قره . [ ق ُرْ رَ / رِ ] (اِ) قره که رمّالان زنند : صیدی چنین که گفتم وِاقبال صیدگه راشعری زننده قره ۞ سعدالسعود فالش .خاقانی (از آنندراج از غوامض سخن ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۰ ثانیه واژه معنی قره گول قره گول . [ ق َ رَ گُل ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 46500 گزی شمال کلیبر و 46500 گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر. م... قره گول قره گول . [ ق َ رَ گُل ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بافت بخش هوراند شهرستان اهر واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری هوراند و 29500 هزارگزی شوسه ٔ اهر ب... قره قاط قره قاط. [ ق َ رَ ] (ترکی ، اِ مرکب ) میوه ٔ گرد ذغال اخته است . ذغال اخته گیاهی است که اقسام متعدد دارد، بعضی از میوه های آن کروی و بعضی د... قره قوچ قره قوچ . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری خداآفرین و 29 هزارگزی شوسه ٔ اه... قره قوچ قره قوچ . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 8 هزارگزی باختر گرمی و در مسیر شوسه ٔ گرمی به بیله سوار. مو... قره کند قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) قراکند. رجوع به قراکند شود. قره کند قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری مراغه و 9500 گزی شمال شوسه ٔ مر... قره کند قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 28500 گزی جنوب خاوری مراغه و 12 هزارگزی جنوب باختری ... قره کند قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 30 هزارگزی... قره یسر قره یسر. [ ق َ رَ ی ِ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 36000 هزارگزی شمال خاوری کلاله . موقع جغرافیایی ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۴۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود