گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قره نویسه گردانی: QRH قره . [ ق ُرْ رَ / رِ ] (اِ) قره که رمّالان زنند : صیدی چنین که گفتم وِاقبال صیدگه راشعری زننده قره ۞ سعدالسعود فالش .خاقانی (از آنندراج از غوامض سخن ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه واژه معنی قره جه لو قره جه لو. [ ق َ رَ ج َ ](اِخ ) دهی از دهستان برگشلو از بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 13 هزارگزی خاور ارومیه و 4 هزارگزی جنوب شوسه ٔ گلما... قره قویئن گوسفند سیاه قره یاتاق قره یاتاق . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل واقعدر 24 هزارگزی شمال گرمی و 6 هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به گرمی ... قره وانلو قره وانلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 38500 گزی شمال خاوری کلیبر و 38500 گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر.... قره حسنلو این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. قره گوزلو این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. قره خواجه شهر قرهخواجه (انگلیسی: Gaochang) پایتخت تابستانی مملکت قرهخواجه در آسیای مرکزی بود. این شهر در یکی از واحههای کناره شمالی بیابان تکلهمکان در استا... قره ولیلو قره ولیلو. [ ق َ رَوَ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 8 هزارگزی جنوب خاوری گرمی و 8 هزارگزی شوسه ٔ گرمی ... قره ولیلو قره ولیلو. [ ق َ رَ وَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاوواقع در 47 هزارگزی شمال خیاو و یکهزارگزی راه شوسه ٔ گرمی به ... قره لرداغ قره لرداغ . [ ق َ رَ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 8 هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و در مسیر شوسه ٔ ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ صفحه ۲۶ از ۴۴ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود