اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قصر

نویسه گردانی: QṢR
قصر. [ ق َ ] (ع اِ) هیزم خشک بسیار (اقرب الموارد) (منتهی الارب )، یا عام است . (منتهی الارب ). || خانه ، یا هر خانه ٔ از سنگ برآورده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). کاخ . کوشک . (منتهی الارب ). آنچه استوار و بلند باشد از خانه ها. (اقرب الموارد).ج ، قصور. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) :
هر سر مه به برج نو بچه ٔ نو برآورد
یکسره برج او شودقصر دوازده دری .

خاقانی .


هشتم فلک ایوانْت گلزار فلک قصرت
فردوس نهم بادا گلزار تو عالم را.

خاقانی .


|| حبس . (تعریفات ). بند : و قصر القضاة [ المستنجدباﷲ ] و غیرهم و انا فی الجملة و بقیت احدی عشرة ستة مقصوراً... و کنت فی الحبس بمأتین مجلدة منها الجمهرة... (معجم الادباء یاقوت ج 2 ص 55). || تقصیر. (اقرب الموارد). || نهایت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ): قصرک ان تفعل کذا؛ پایان کار تو همین است که چنین کنی . (منتهی الارب ). || قصر الظلام ؛ آمیزش تاریکی و روشنائی شبانگاه . || گویند: اتیته قصراً؛ ای عشیاً. (منتهی الارب ). و رجوع به اقرب الموارد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
قصر عروة. [ ق َ رِ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) دهی است از نواحی بغداد در ناحیه ٔ بین النهرین . (معجم البلدان ).
قصر جابر. [ ق َ رِ ب ِ ] (اِخ ) بدان شهر جابر نیز گویند، و آن بین ری و قزوین در ناحیه ٔ دستبی واقع است . (معجم البلدان ).
قصر ریان . [ ق َ رِ رَی ْ یا ] (اِخ ) در مشرق دجله ٔ موصل از توابع نینوی نزدیک باعشیقا است و قبر شیخ صالح ابواحمد عبداﷲبن حسن بن مثنی معروف ...
قصر زربی . [ ق َ رِ زَ ] (اِخ ) در بصره در محله ٔ مربد واقع است ، و به مسلم بن عمروبن حصین بن ابی قتیبةبن مسلم تعلق دارد. مسکین دارمی در اشعا...
قصر باجة. [ ق َ رِ ج َ ] (اِخ ) شهری است به اندلس از نواحی باجه نزدیک دریا. بعضی گمان کرده اند که عنبر در سواحل آن یافت شود. (معجم البلدان...
قصر ابیض . [ ق َ رُ اَب ْ ی َ ] (اِخ ) از قصرهای حیره است . در فتوح آمده که آن در رقه است و گمان میرودکه از بناهای هارون الرشید باشد. (المع...
قصر احمد. [ ق َ اَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز در 113 هزارگزی جنوب باختری سروستان و 6 هزارگزی شوسه ٔ شیراز به ...
قصر حجاج . [ ق َ رِ ح َج ْ جا ] (اِخ ) محله ای است بزرگ در باب الجابیة شهر دمشق که به حجاج بن عبدالملک بن مروان منسوب است . (معجم البلدان ).
قصر حساب . [ ق َ رِ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مشبکه ای که حکمای هند آن را کوتهه خوانند، و آن اقسام میباشد: مربع و مستطیل و عریض . (آنندر...
قصر حیفا. [ ق َ رِ ح َ ] (اِخ ) جایی است میان حیفا و قیساریه . (معجم البلدان ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۰ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.