قمر
نویسه گردانی:
QMR
قمر. [ ق َ م َ ] (اِخ ) لقب عبدمناف جد پیغمبر است . حبیب السیر آرد: حامل نور محمدی عبدمناف بود که موسوم به مغیره است و مکنی به عبدشمس و عبدمناف را از غایت حسن و جمال قمر نیز میگفتند. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 285).
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
سلک دور قمر. [ س ِ ک ِ دَ / دُو رِ ق َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیا و روزگار است . || کنایه از شب و روز. (برهان ) (رشیدی ) (آنن...
منازل ماه یا خانههای ماه تقسیم بندی ۲۸گانه نسبتاً هر شبانهروز مسیر گردش کره ماه بر دائرةالبروج است. این منزلها (خانهها) در برجهای دوازدهگانه (حم...
غمر. [ غ َ ] (ع مص ) پوشیدن آب چیزی را. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ). فروگرفتن آب چیزی را از بسیاری . (منتهی الارب )...
غمر. [ غ ُ م َ ] (اِخ ) یا (ذوالَ ...) ۞ نام وادیی در نجد است . عکاشةبن مسعدة السعدی گوید : حیث تلاقی واسط و ذو اَمَرو قد تلاقت ذات کهف و غ...
غمر. [ غ َ م َ ] (اِخ ) نام کوهی است و بعضی آن را به عین مهمله آورده اند. (از معجم البلدان ).
غمر. [ غ َ ] (اِخ ) شمشیر خالدبن یزیدبن معاویه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج العروس ). از اسماء شمشیر. (المزهر سیوطی ص 243).
غمر. [ غ َ ] (اِخ ) اسب جحاف بن حکیم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج العروس ).
غمر. [ غ َ ] (اِخ ) کوهی است در مقابل تُوَّز شرقی ، و توز از منازل راه مکه از سوی بصره است وجزء اعمال یمامه محسوب میشود. (از معجم البلدان...
غمر. [ غ َ ] (اِخ ) چاهی است دیرینه به مکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چاهی قدیم است در مکه که بنوسهم آن را کنده اند. شاعر گوید : نحن حف...
غمر. [ غ َ ] (اِخ ) آبی است به یمامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبی است از آبهای بنی اسد که خالدبن ولید در جنگهای رده بدانجا فرودآمد. و ا...