قوری
نویسه گردانی:
QWRY
قوری .(اِ) غوری و آن آوندی است لوله دار که در آن چای و جز آن دم می کنند. (ناظم الاطباء). رجوع به غوری شود.
- قوری گلین ؛ ظرف گلین که در آن چای بگذارند. (آنندراج ).
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
قوری چای . (اِخ ) ده کوچکی از دهستان سیدلو بخش بانه ٔ شهرستان سقز که سکنه ٔ آن 25 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قوری درق . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، سکنه ٔ آن 299 تن . آب آن از رود آجرلو و چشمه . محصول آن غلات ...
قوری درق . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل ، سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، حبوب و شغ...
قوری کچل . [ ک َ چ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان راه جرد شهرستان قم ، سکنه ٔ آن 20 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
قوری قلعه . [ ق ُ ق َ ع َ ](اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ، سکنه ٔ آن 341 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون ، تو...
قوری آباد. (اِخ ) ده کوچکی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده ، سکنه ٔ آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
دشت قوری . [ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد.سکنه ٔ آن 115 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و توتون و حبوب...
قوری نوده . [ ق ُ ن ُ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔشهرستان بجنورد، سکنه ٔ آن 736 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، بنشن...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.